باز در دل شور و غوغایی به پاست پرتو افکن نور پاک کبریاست شور و شادی در همه ارض و سماست شادمان قلب خدیجه مصطفاست درب رحمت بر روی ما وا شده زینت عرش و زمین زهرا شده مکه گشته غرق شادی و شعف خانه ی احمد شده بیت الشرف آمده کفو علی شاه نجف آن که باشد کل خلقت را هدف عالم از یمن قدومش غرق نور بیت احمد گشته گلریزان حور کرده حق بر عالم هستی نظر نخل بستان نبی داده ثمر همسر پاک نبی زاده قمر جبرئیل وحی حق داده خبر اهل عالم گل به دنیا آمده فاطمه صدیقه زهرا آمده پاره ی قلب پیمبر فاطمه است معنی آیات کوثر فاطمه است نور چشم و کفو حیدر فاطمه است شافع صحرای محشر فاطمه است هرچه دارد شیعه زین نور جلی است فاطمه همپای مولانا علی است محور آل کسا زهراستی مهر او از عالم بالاستی خادم دربار او عیساستی هر غلام درگهش آقاستی با نگاهی کار مولا می کند او گره از کار ما وا می کند عالم و آدم همه پابست او مصطفی بوسه زده بر دست او مرتضی باشد تمام هست او شیعه ی مولا علی سرمست او دستگیر شیعیانی فاطمه بر همه آرام جانی فاطمه گشته ام مست ولای فاطمه شاملم لطف و عطای فاطمه تا ابد هستم گدای فاطمه ریز خوارم بر سرای فاطمه از عطا و لطف او شرمنده‌ام دم ز زهرا می زنم تا زنده ام در فضا پیچیده عطر و بوی تو کعبه ی دل های شیعه کوی تو همچو پیغمبر خصال و خوی تو آمدم با دست خالی سوی تو امشب هستم در پناهت فاطمه منتظر بر یک نگاهت فاطمه با وجودی که بد هستم فاطمه از ازل دل بر تو بستم فاطمه در پناه تو نشستم فاطمه می شود گیری تو دستم فاطمه در شب میلاد مهمان توام ریزه خوار خوان احسان توام ای تمام سرنوشتم فاطمه مهر و حبت در سرشتم فاطمه بر دلم نامت نوشتم فاطمه شد بقیع تو بهشتم فاطمه عیدی ام را از کرامت کن عطا یک مدینه یک نجف یک کربلا گرچه زهرا نوکری ناقابلم لطف تو عمریست گشته شاملم با وجودی که گدایی کاهلم با ولای تو در عالم کاملم من (رضا) هستم گدای خانه ات ریزه خوار سفره شاهانه ات