: .. ای آنکه هستی ام شده ای از قدیم ها ای عاشقِ تو حضرتِ عبدالعظیم ها . با گَرد و خاک صحنِ تو ادغام شد گِلَم ویران شده چنان حرمت بارها دلم . تاریکی جهان مرا نور مطلقی ای جان فدای روی تو یا ایها النقی . در گوشه گوشه ی همه عالم نوشته اند بنگر که در متون کهن هم نوشته اند : . از بس که سبک بخشش و لطفش جوادی است گاهی توکل متوکّل به هادی است . بی شک همیشه بخشش تو عاری از چراست ثروت همیشه نزد گدایان سامراست . ای خاک پات سرمه ی چشم امیرها سر می نهند پای قدوم تو شیرها . بعد از تو بس که دل به تو حسّ نیاز کرد ” صوفی نهاد دام و سر حقّه باز کرد “ . یک عده با تو گرچه کمی هم قبیله اند در پشت دین و اسم شما غرق حیله اند . بیزارم از تمامی ارباب های شهر دلخسته ام ز جعفر کذاب های شهر . با سیب سرخ حیله همه ناتوان شدیم ننگا به ما که آدمک این و آن شدیم . از بس که خیری از همه عالم ندیده است این جامعه به جامعه خواندن رسیده است . آقا ؛ پدر بزرگ گُل آخرین تویی یعنی برای خواندن او بهترین تویی . تا از قفس تمام جهان را رها کنی باید خودت برای ظهورش دعا کنی . با یک دعای خود غم ما را مَحار کن با یک دعای خود دلِ ما را بهار کن . بی تو بهار قسمتِ مردم نمی شود هادی اگر تویی که کسی گُم نمی شود . هادی شدی که بر همگان سر شویم ما هادی شدی که از همه برتر شویم ما . هادی شدی که جلد غم سامرا شویم هادی شدی شما که کبوتر شویم ما . گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما . هادی شدی که که فاتح دل ها شوی و بعد از عاشقان فاتح خیبر شویم ما . هر کس غلام خان شما شد امیر شد هادی شدی که خود همه دلبر شویم ما . هادی شدی که در همه ی کوچه های شهر از بانیان روضه ی مادر شویم ما . زخم زبان زدن به تو جور است دائماً وقتی که هم علی شده ای هم ابالحسن . آه ای امام شاعر ما شاعران سلام ای چارمین علی ! گُل حیدر نشان سلام . ای نام دلبرانه ی تو ذکر ناب ما یک قطره از غدیریه ات شد شراب ما . گفتم شراب و ذهن من انگار پر کشید هی جرعه جرعه روضه ی سر بسته سر کشید . دنیای شعر و شاعری ام بی شراب باد بزم شراب دفتر شعرم خراب باد . شعرم به سر رسید و به پای تو اشک ریخت وقت گریز شد به کجا می توان گریخت ؟ . دندان گرفته ام به جگر ! روضه خوان بس است تنها برای کشتن ما خیزران بس است . ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان … . @navaye_asheghaan