خورشید گلگون / نوحه سبک دیگری از ناظم ------------ افتاده غرقه خون اکبر به میدان آمده در برش خورشید تابان با چشم لاله گون با کام عطشان گوید علی جان ای جان بابا وا کن به رویم چشمان خود را آه و واویلتا آه و واویلا ... مرکب بر پشت خود دارد صنوبر رفته با راکبش در قلب لشکر خورده بر جسم او صد تیغ و خنجر افتاده لاله پرپر به صحرا لبریز ناله شد آل طاها آه و واویلتا آه و واویلا ... افتاده بار غم بر دوشم اکنون پیچد آوای تو در گوشم اکنون پر شد از عطر تو آغوشم اکنون ای نور چشمم ای سرو و طوبا در خون نشسته آن قد رعنا آه و واویلتا آه و واویلا .... ای موج بحر خون ای روح دریا تو غرق خون و من غرق تماشا اکنون در پیش من خفتی به صحرا با روی خونین ای ماه زیبا در خاک و در خون کردی تو مأوا آه و واویلتا آه و واویلا .... ** محمود تاری «یاسر» 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش