┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح
#لیلة_القدر، (قسمت نهم)
🔺 لذا حق متعال به پیغمبر میفرماید که ای پیغمبر! در اربعین بنشین و پیغمبر در این چهله اش کجا رفته است؟
میفرماید من به معراج رفتم. معراج پیغمبر در این چهلهی غار حرا اتفاق افتاده است. معراج کجاست؟ دَنَی فَتَدَلیَ فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینِْ أَوْ أَدْنیَ یعنی از این مرتبه إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیهِ رَاجِعونَ و قوس نزول و صعود هم فراتر رفته و به مهمانخانه و خلوتخانه سراح مطلق احدی باریافته است. آنجا فقط خدا هست و خدا هست و خدا و جز خدا کسی آنجا نیست.
درعدم افکندم آخر خویش را
وارهـاندم جان پر تشویش را
🌸 پیغمبر را به معراج بردند و ایشان در این سفر خود، بـویـی استشمام میکند که شگفتا! متحیر میشود! رَبِّ زِدنِی فِيكَ تَحَيُّراً همین است، تحیر پیغمبر است! تحیر انسان کامل است! تحیر منِ انسان عادی نیست بلکه تحیر انسان کامل است که متحیرم این چه بویی است! منی که مبدأ روائح هستم، ای جبرئیل! من از یمنِ نظامِ هستی، از مقام نَفَس رحمانی، از مقام احدیت عالم وجود، یک بویی استشمام میکنم که این بو از تمام بوهای بهشتی برتر است!! یعنی چه بوهای بهشتی؟! یعنی بوی آدم، سلیمان، نوح، مریم، بوی حضرت موسی، عیسی، ابراهیم، همهی رایحه ها، بوی جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، بوی ملائکهی مهیمین و مقربین، از همهی این روائح بالاتر است! و نکته در این است که آنها از این رایحه متأثرند نه این رایحه از آنها! این تأثر نمیپذیرد. این در موطن انفعالی قرار نمیگیرد. این در موطن فاعلیت، قاهریت و غلبه است. این رایحه بر تمام روائح عالم غلبه دارد. وقتی میگوییم رایحه، منظور این بوهای دنیایی نیست بلکه رایحهی وجود و هستی است. در حدیث کساء میخوانیم
که امام حسن و امام حسین میگویند، رآئِحَةً طَیِّبَةً، این شامّهی حسنی و حسینی میخواهد، هر شامّه ای مگر میتواند بوی وجود #حضرت_فاطمه_زهرا -سلامالله علیها- را ادراک کند؟! شامّهی علوی میخواهد، باید علی بشوی که بفهمی رآئِحَةً طَیِّبَةً کَاَنَّها رآئِحَةُ جَدّی رَسُولِ اللَّهِ. می خواهد بگوید که تو و رسول خدا رایحه یکسانی دارید. دو رایحه نیست. و همهی روائح و بوهای عالم و خود بهشت، اصلاً حقیقت بهشت رایحه است. نه اینکه بهشت چیزی باشد و رایحهای داشته باشد، خودِ بهشت رایحه است، ملائک رایحهاند. میخواهد بگوید که همهی مخلوقات عالمِ وجود از تو متأثرند. من که در این افق اعلای عالم وجود قرار گرفتهام، ای جبرائیل، میبینم که این رایحه بر تمام روائح عالم قهر و غلبه دارد و همهی رایحه ها زیر بال و پر این رایحهاند.
🔺سپس جناب جبرئیل میفرماید که بله، خدا این رایحه را سیصدهزار سال قبل خلق کرده است. و منِ جبرائیل که عقل کل هستم نمیدانم که ارادهی خدا از خلقت او چه بوده است! بله جناب جبرئیل، تو نمیدانی! در حدیث کساء هم وقتی این ذوات مقدس به زیر کساء رفتند از خدا سوال کردی وَمَنْ تَحْتَ الْکِساَّءِ؟ نمیدانی زیر کساء چیست!! تو عاجز از فهم انسان کاملی چون تو شأن امیرالمؤمنین هستی! امیرالمؤمنین فرمود جبرئیل و میکائیل شئون ما هستند. خدا اینها را خادم و مطیع ما قرار داده است. اینها باید از ما تبعیت کنند.
🔺این سیصد هزار سال قبل اشاره به چه چیز دارد؟
اشاره به عالم امر دارد که این بو و رایحه مربوط به عالم امر و ذات حق متعال است. عجب که وقتی پیغمبر جبرئیل را تمثل میکرد سیصدهزار بال میدید. این سیصدهزار، عدد کثرت و قوای عالم وجود است. این را در عالم امر خلق کرده و مبدأ این نور عالم امر است.
لذا این نور همان قرآن است. إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ. این رایحه همان قرآن است. قرآن از عالم امر به عالم خلق آمده است. إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ... التماس دعا🤲
🌀 ادامه دارد...
✍👇👇👇👇