پکر انگلیسی، مشروطه‌طلبی، سرمایه‌داری ۱- بازگشت تئوریسین‌های علوم_سیاسی_سکولار به ایران و انتشار نشریات مبلّغ لیبرال_سرمایه‌داری، زمینهٔ تجدیدنظرطلبی سیاسی را در ذهن برخی دولتمردان کلید زد. ۲- اگر عبدالکریم_سروش در طیف موسوم به روشنفکران_دینی یک تئوریسین مؤثر نامیده می‌شد، سعید_حجاریان نیز در میان سیاستمداران چپ‌گرا نفوذی برتر داشت و آنچه پیشنهاد می‌کرد، محصول مهمترین پروژهٔ عمرش بود. ۳- او از ابتدای دهه ١٣٧٠ طرح «نوسازی سیاسی جمهوری اسلامی» را در ذهن خود می‌پروراند؛ چنان‌که وقتی سال ١٣۶٨ پس از پایان دورهٔ محمد محمدی ری‌شهری در وزارت اطلاعات از سمت معاونت وزیر کناره گرفت، در پاییز ١٣٧٠ به حلقه_کیان با محوریت عبدالکریم سروش پیوست. ۴- او همگام با سروش هوادار جدی فرآیند سکولاریزم_سیاسی و استقرار دموکراسی_انگلیسی بود؛ هم از شاخص‌های «عرفی‌گرایی مدرن» دفاع می‌کرد و هم از ائتلاف «چپ‌های مسلمان» با «روشنفکران دینی»! ۱- سال ١٣٧٢ سعید_حجاریان از این نیروها و اعضاء مرکزیت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی برای اجرای طرحی جدید با عنوان «پروژهٔ توسعه سیاسی» در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری (به‌ریاست سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها) دعوت کرد و مسئولیت مستقیم آن را در کسوت معاون سیاسی مرکز برعهده گرفت. ۲- همدوش او و موسوی_خوئینی‌ها، ٧ چهرهٔ برجستهٔ دیگر شامل بهزاد نبوی، عباس عبدی، محسن آرمین، هاشم آغاجری، علیرضا علوی‌تبار، عماد افروغ و محسن کدیور ترکیب شورای سیاستگذاری مرکز را می‌ساختند. ۳- عبدی به سمت «معاون فرهنگی» مرکز منصوب شد و افروغ نیز که در دهه ١٣۶٠ از اعضاء دفتر سیاسی سپاه پاسداران در شیراز به‌شمار می‌رفت، به‌تدریج پیوندهای نزدیکی با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی یافت و سرانجام به سمت مدیریت «گروه اجتماعی» این مرکز رسید. کدیور نیز در رأس «معاونت اندیشه اسلامی» قرار گرفت. ۴- اما پشت‌صحنهٔ این پروژه_نفوذ تئوریسینی کم‌حاشیه به‌نام حسین_بشیریه به‌چشم می‌خورد که سال ١٣۶١ با دکترای «تئوری سیاسی» از دانشگاه لیورپول انگلستان به تهران آمد و در مرکز ترجمهٔ تئوری‌های «دموکراتیزاسیون» برای گذار از سنت به مدرنیته نشست؛ گرچه حجاریان می‌گفت به‌سبب حساسیت‌های عمومی نباید از واژهٔ «دموکراتیزاسیون» به‌عنوان سرشناسهٔ پروژه استفاده کرد. ۵- گزارش‌های پژوهشی مرکز مستقیماً روی میز رئیس‌جمهور هاشمی_رفسنجانی قرار می‌گرفت و حاوی توصیه‌های راهبردی برای حاکمیت فرهنگِ سیاسی مدرن بر کشور بود. اغلب پیشنهادات این گروه در دوره به صحنهٔ اجرا آمد. البته اکبر هاشمی رفسنجانی می‌گفت: «آقای خاتمی تقریباً در مسیر سیاست‌های دورهٔ مسئولیت من پیشرفت کردند. اگر من هم می‌خواستم ادامه دهم، به همین جاها می‌رسیدم.» ۱- از دل حلقه_کیان و حلقهٔ مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، زمستان ١٣٧۴ حلقه_آئین شکل گرفت که سیدمحمد_خاتمی و سعید_حجاریان در مرکزیت آن قرار داشتند و کادر رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مانند نبوی، تاج‌زاده، و آرمین در کنار هادی خانیکی، عباس عبدی، محمدتقی فاضل میبدی و محسن کدیور طیف اکثریت آن را تشکیل می‌دادند. آنان سال ١٣٧۵ در زمرهٔ اعضاء کادر مرکزی ستاد انتخاباتی خاتمی با شعار «او آمد، پرده و پر بگشایید» درآمدند. ۲-سه حلقهٔ کیان، آئین و مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در پروژهٔ دموکراتیزاسیون تحت نفوذ ایدئولوژی «عصر مدرن» و «نهضت روشنگری» بودند و اغلب اعضاء و مشاوران آن نیز یا از تئوری‌های_انگلیسی تغذیه می‌کردند یا دانش‌آموختگان دانشگاه‌های_انگلستان به‌شمار می‌رفتند! عبدالکریم_سروش در چلسی کالج لندن «فلسفه علم» آموخت و آن را با تکیه بر آراء کارل_پوپر یهودی در ایران رواج می‌داد. حسین_بشیریه هم که سخت شیفتهٔ توماس هابز و ماکس وبر بود، دکترای «تئوری سیاسی» خود را از دانشگاه لیورپول انگلستان گرفت. محمدرضا_تاجیک، رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری و معاون آموزشی وزارت اطلاعات در دولت_اصلاحات نیز سال ١٣٧٢ در دانشگاه اسکس انگلستان درس «تحلیل گفتمانی» خواند. حمیدرضا_جلایی‌پور که در دهه ١٣۶٠ معاون سیاسی امنیتی استانداری کردستان بود، سال ١٣٧۶ پس از گرفتن دکترای «جامعه‌شناسی سیاسی» از دانشگاه لندن به یکی از چهره‌های کلیدی اصلاحات بدل گشت و ناشر روزنامه‌های جامعه، طوس، نشاط و… شد. حسن_روحانی نیز که یکی از نزدیک‌ترین چهره‌ها به هاشمی رفسنجانی و خاتمی بود، تحصیلات عالی خود را در کشور انگلستان گذراند. سیدمحمد خاتمی نیز به‌شدت شیفتهٔ ایدئولوگ‌های «انقلاب باشکوه» انگلیس مانند جان_لاک بود و آنان را مظهر پیوند «دین‌داری و تجددخواهی» می‌نامید. پیام فضلی‌نژاد، ارتش سرّی روشنفکران @neday_ardakan🔷