🍂سلسله مباحث: طلبه، هویت و رسالت شماره 5 🔹موضوع: جامعیت یا تخصص تجربه ثابت کرده که هرچه انسان‌ها جامع‌تر باشند از عمق و کیفیت کارشان کاسته می‌شود. دلیل این امر نیز روشن است. محدودیت سرمایه‌های انسانی و ظرفیت‌های افراد به گونه‌ای است که نمی‌توان از یک نفر انتظار داشت کار ده نفر را کند! کارهای ماندگار، آثار تابناک، مثال زدنی، تأثیرگذار، عمیق و متقن حاصل سال‌ها تمرکز، تلاش و اهتمام است و خلق الساعه تولید نمی‌شود. گلیم را می‌توان دوروزه بافت اما قالی ابریشمی یک عمر زحمت و رنج، و بیش از آن مهارت و ظرافت می‌خواهد. اگر رسیدن به نتیجه، مهم است و روحانیت می‌خواهد وظیفه و رسالت خود را به خوبی انجام دهد، باید نیروهای ورزیده و توانا پرورده باشد، نه همه کاره‌های هیچ کاره! اگر عمق و کیفیت و دقت و استحکامِ نتیجه، مطلوب است چاره‌ای از تخصص‌گرایی نیست. کارهای ضعیف و بی‌مایه منشأ اثر چندانی در جامعه نمی‌شود و وجود و عدمش چندان متفاوت نیست؛ هرچند چشم‌گیر و جذاب جلوه کند. کسی که نیروی خود را متمرکز نمی‌کند و در گسترة وسیعی توزیع می‌نماید مانند هیزم‌شکنی است که هر بار تبر خویش را در نقطه‌ای فرو می‌آورد. این چنین تلاشی هیچ وقت به فرود آوردن درختان کهن نمی‌انجامد. برای قطع درختان کهن و کنده‌های بزرگ هیزم باید این ضربه‌ها را به صورت متمرکز بر یک نقطه فرود آورد. شیخ بهاءالدین عاملی که از نوابغ علمای شیعه در طول تاریخ است پیوسته می‌گفت: «من بر کسانی که متخصص در همة فنون هستند غلبه کردم اما همواره متخصصان در یک فن بر من غلبه کرده‌اند. » بدین ترتیب می‌توان گفت که تخصص‌گرایی هم در کمیت کار، هم در کیفیت کار و هم در سرعت رسیدن به نتیجه تأثیر می‌گذارد. و نیز می‌توان گفت که دفاع از تخصص‌گرایی خود به نوعی دفاع از جامعیت است اما نه جامعیت در کسب همة علوم و مهارت‌ها بلکه جامعیت در انجام یک کار؛ یک بررسی جامع، یک پژوهش جامع، یک تبلیغ جامع، یک تألیف جامع و.. . 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com