•┄☆••✨﷽✨••☆┄•
✍ حکایت
« فـاصلـه بیـن مـن و خــدا »
مجنون هنگام راه رفتن کسی را به جز لیلی نمی دید.
روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و مهرش عبور کرد.
مرد نمازش را قطع کرد و داد زد چرا بین من و خدایم فاصله انداختی ؟
مجنون به خود آمد و گفت: من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم.
تو که عاشق خدای لیلی هستی ،چگونه دیدی که من بین تو و خدایت فاصله انداختم؟!
┄┅ ✿❀✨🌙✨❀✿ ┅┄
https://eitaa.com/nedayeeslam