▪️دستهایش میلرزید.
باید رضایتنامه را امضا میکرد.
دکتر گفته بود:
"امید زیادی به زنده ماندنشان نیست؛
نه همسرت، نه نوزادت."
رضایت داد.
با گریه آمد خانه.
ساعتی بعد تلفنش زنگ خورد.
از بیمارستان بود.
دلش ریخت...
#حدیث_کساءhttps://chat.whatsapp.com/HjZCd6mKGuyIPXN1X00hkj
گروه فرهنگی تربیتی #نشانی@neeshanii