🔸پیامبر(ص) فراتر از یک مبلّغ، یک مصلح اجتماعی بود که در جامعه تحول ایجاد کرد
🔸 یک عالم دینی هم به تبعیت از پیامبر باید وضع زندگی و کسبوکار مردم محلۀ خود را اصلاح کند
📌 علیرضا پناهیان در جشن میلاد پیامبر(ص) در حرم حضرت معصومه(س):
🔘 دعوای مشرکین با پیامبر(ص) سرِ عقیده و اخلاق نبود؛ سرِ بروز اجتماعی احکام دین و بنیانگذاری تمدن اسلامی بود
🔘 رسولخدا(ص) صرفاً پیامآور نبود، برهمزننده نظم انحرافی و جاهلی جامعه و آورنده نظم جدید بود
🔘 دعوای مشرکین با پیامبر(ص) سرِ مباحث عقیدتی و اخلاقی نبود؛ سر نظم اجتماعی بود
🔘 صلوات یک شعار سیاسی و اعلان موضع مؤمنین است
_
#علیرضا_پناهیان:
شخصیت نبی مکرم اسلام در انجام رسالت، فراتر از یک معلم و مبلغ بود. بروز اجتماعی ایشان بهعنوان یک شخصیت مصلح، منجی و انسان برجستهای بود که در جامعه تحول ایجاد نموده است.
رسولخدا(ص) از آغاز هم برای ایجاد تحول و بهعنوان «مصلح اجتماعی» ظاهر شد، ایشان برهمزننده نظم جاهلی مکه و شبه جزیره عرب بود. آیه شریفه «وَمَا عَلَیْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ» برای خارجکردن مسئولیتهای دیگر پیامبر نیست؛ چرا که رسول خدا در پیمان عقبه دوم با اینکه هنوز به مدینه هجرت نکرده و مردم مدینه مسلمان نشده بودند، ۱۲ مسئول را برای ۱۲ منطقه مدینه تعیین نمودند.
پیامبر(ص) در کنار آن رسالت بزرگ تبلیغ، معلمی، ارسال پیام الهی و… بهعنوان یک مصلح اجتماعی ظهور کردند. قرآن کریم بیان «أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ» را بارها تکرار نموده است؛ حتی بیش از دستور به اطاعت خدا، اطاعت رسول خدا را متذکر شده است؛ بهگونهای که تنها در سوره شعرا، ۹ آیه بر اطاعت از رسول خدا تصریح دارند.
در عبارت «نبیالله» کلمۀ نبی نه به معنای پیامآور، بلکه به معنای برگزیده قوم و انسانها و سرآمد تمام مخلوقات است، در تاریخ ۵۰۰ساله دوران بنی العباس گرایشی به وجود آمد تا خلافت را به معنای جانشینی و معنای رسول را صرفاً به معنای «پیک» یا پیامآور جعل کردند تا خلیفه را بالاتر از رسولالله جا بیندازد؛ درصورتیکه دریافت وحی تنها یکی از رسالتهای پیامبر(ص) بود.
اگر ویژگیهای دوران مکه پیش از اسلام، استقبال اهل مکه از اقوام و ادیان مختلف ابراهیمی و رویه شهر باستانی و هزار فرقه مکه در آن دوران را بررسی کنید، به این نتیجه میرسید که شخصیت رسول خدا برهمزننده نظم انحرافی و جاهلی اجتماع و آورنده نظم جدید و یک مصلح الهی بود.
با توجه به روایت «اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء» (کافی، ج 1، ص 32) جایگاه علمای دین را هم باید بهعنوان مصلح و نظمدهنده و ازبینبرنده نظمهای غیرالهی در اداره حیات بشر تفسیر کرد. اگر یک عالم دینی در محلهای باشد، باید وضع کاروکاسبی و اوضاع ادارات و خانوادهها در آن محله، تغییر کند؛ اگر اوضاع ناصالح است، آنها را به صلاح و سداد بکشاند و مشکلات مردم را حل کند.
بر اساس آیه شریفه «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ» که مربوط به آغاز دعوت عمومی رسولخدا(ص) است، معلوم میشود که وقتی دعوت و تبلیغ دین به صورت علنی اتفاق بیفتد، درگیری و مخالفت با آن هم پیش میآید. هرچند پیامبر(ص) با وجود تمام دشمنیها و شرایط سخت مانند دوران شعب ابیطالب و... به تبلیغ دین ادامه دادند اما بدون شک اگر بحث رسولخدا(ص) فقط یک بحث عقیدتی و معرفتی و اخلاقی بود، احدی با ایشان نمیجنگید، پس دعوا سرِ این مسائل نبوده است.
همانطور که اسلام برنامه زندگی است، نه صرفاً بحثی عقیدتی و اخلاقی؛ پیامبر(ص) نیز تنها مسئول بیان احکام و عقاید نبودند؛ ایشان از نفوذ اجتماعی، قدرت فرماندهی و بسیج عمومی برخوردار بودند و همه را در مسیر انجام رسالت نبوی به کار گرفتند.
تمام دعوای مشرکین و کفار بر سر مصلح اجتماعی و منجی بودن رسول خدا بود و الا آنها هیچ مشکلی با صرف بیان عقاید و اخلاق نداشتند، دعوای مشرکین و کفار با رسولالله صلیالله علیه و آله بر سر ظهور و بروز اجتماعی احکام اسلامی و بنیانگذاری تمدن عظیم اسلامی بود.
صلوات بر پیامبر(ص) و اهلبیت ایشان در واقع یک شعار سیاسی و اعلان موضع مسلمین و مؤمنین است. بر اساس روایات اسلامی هرکسی نام پیامبر را بشنود و بلند صلوات نفرستد در حق رسولالله صلیالله علیه و آله جفا نموده است، صلوات در واقع، اعلان موضع سیاسی و تجلی قرارگرفتن در خط نبوی است.
🚩 حرم حضرت معصومه(س) – ۱۴۰۲/۰۷/۱۱
👈 متن کامل
@Panahian_text