بعد از یک وقفه چند هفته ای، امروز به یک مدرسه دیگر رفتم و به سوالات دانش آموزان پاسخ دادم. مدرسه شهید طهماسبی در بزرگراه شهید محلاتی. به سبک بقیه جلساتم با دانش آموزان، یک مقدمه کوتاه گفتم و بعد بچه ها سوالات شان را پرسیدند. از سوالات تاریخی و سیاسی تا بعضی موضوعات اجتماعی و فرهنگی. وسط جلسه، یکی از دانش آموزان سوالاتی درباره آزادی و آزادی بیان و... پرسید و پاسخ دادم. گفتم آزادی مطلق در هیچ جای دنیا وجود ندارد و دنبالش نگردید اما همین جلسه و هزاران جلسه مشابه با دانش آموزان و دانشجویان مثال واضحی از وجود آزادی و آزادی بیان در کشور است که بچه ها تندترین سوالات را هم می پرسند و پاسخش را هم می شنوند. بعد از این حرف، یکی از دانش آموزان با حالت شوخی _ جدی گفت الان سوال می پرسیم اما بعدش شاید برویم داخل گونی! من هم گفتم تضمین کتبی می دهم که بعد از این جلسه هیچ کس با شما کاری ندارد و گونی که به کنار، اگر کسی حرفی به شما زد یعنی حرف من غلط بوده! لذا آخر جلسه متنی که عکسش را می بینید را به یادگار برایشان نوشتم. اواخر جلسه هم بحث به انتخابات مجلس رسید و بعضی هایشان که تازه فهمیده بودند جزو منتخبان مجلس جدید هستم باورشان نمیشد که بعد از انتخابات به مدرسه رفته ام! این قصه غمناکی است که خیلی از مسئولان آنقدر زیست شان جدا از توده های مردم است که حتی دانش آموزان نمیتوانند چنین چیزی را تصور کنند! اصولگرا و اصلاح طلب در این سالها چه کرده اند که همین کارهای ساده برای مردم باورنکردنی شده؟ @Sabeti