💢بر مدار عقلانیت 🔹به نظر می‌رسد عده‌ای عامدانه قصد آن دارند از طریق انجام ترورهای کور و خشونت‌های پراکنده، دولتمردان، معترضان و مردم را به استفاده گسترده از خشونت علیه یکدیگر وادارند تا از پس این تقابل، ایران و ایرانی را به جان هم انداخته و در چاه «جنگ داخلی» یا حداقل چاله «چرخه خشونت» گرفتار سازند. 🔸ایذه، اصفهان، مشهد و... در این چند روز محل پیاده‌سازی این سناریو بود. آنچه در این سه شهر اتفاق افتاد را جز فتنه‌ای برای حس تنفر ملت از ملت و ایجاد دعوا و جنگ داخلی چیز دیگری نمی‌توان نام نهاد. 🔹اگر چه دیدن تصاویر عملیات‌های ترور، خشونت و کشتار انسان‌های بی‌گناه در کشور برای هر انسانی دردناک است با این حال به هیچ‌وجه نباید در واکنش به این قضایا از اسب عقلانیت پیاده و بر یابوی عصبانیت سوار شد چرا که انجام این‌گونه جنایات، تنها از سوی گروه‌های معاند و معدودی امکان‌پذیر است که به واسطه استیصال و ناتوانی در بسیج افکار عمومی در همراهی با افکار مندرس و کهنه‌شان چاره‌ای جز استفاده از اسلحه برای پیشبرد اهداف خود نمی‌بیند. 🔸از این‌رو، عاقلانه این است هم معترضان اگر دل در گرو وطن دارند صف خود را این گروه‌ها جدا کنند و هم نهادهای امنیتی حساب این سلاخان را از سایر کسانی که به هر نحوی ممکن است در ناآرامی‌ها حضور داشته باشند جدا سازند و به صورت دقیق و نقطه زن با این تروریست‌ها در داخل کشور با شدت برخورد نماید. 🔹این نقطه‌زنی و دقت در برخورد سبب خواهد شد تا از یک طرف گروه‌های معاند نتوانند با سوءاستفاده و تحریف جمهوری اسلامی را به خشونت علیه شهروندان متهم نمایند و از طرف دیگر دیگرانی که هم که ممکن است به برخی عملکردهای نظام اعتراض داشته باشند اما هیچگاه حاضر به استفاده و کشتار انسان‌های بی‌گناه نیستند تهییج به خشونت فزاینده نشوند. 🔸حقیقت آن است که در قاموس انقلاب اسلامی کار فرهنگی مقدم بر هر کاری است بر این اساس علاوه بر تمرکز بر اصلاح ساختارهای معیوب و عملکردهای غلط، برخورد با مفسدین و جبران سوءمدیریت‌ها، عمده تلاش‌ها باید به سمت توضیح، آگاه‌سازی و اقناع مردم نسبت به واقعیت‌ها و الگوها باشد، اتفاقی که اگر موفق باشد خود این مردم، یک حرکت مردمی را شروع خواهند کرد که می‌توانند پایانی بر ماجرا باشد‌.