.
🔹پیامبر اکرم بعد از وفات خدیجه کبری (ع ) همواره از خاطرات شیرین و ایثار آن بانوی گرامی به نیکی یاد می کرد و هرگاه به یاد او می افتاد، اشک فراق بر دیدگانش جاری می شد از جمله: روزی پیامبر (ص ) در نزد چند از نفر از همسران خود بود، ناگاه سخنی از حضرت خدیجه (ع ) به میان آمد، پیامبر (ص ) آن چنان آشفته و پراحساس شد که قطره های اشک ازچشمانش سرازیر گشت. عایشه به آن حضرت گفت: «چرا گریه می کنی؟ آیا برای یک پیرزن گندمگون از فرزندان اسد، باید گریه کرد؟»
🔸پیامبر در پاسخ به او فرمود: «صدقتنی اذ کذبتم، و آمنت بی اذکفرتم، و ولدت لی اذ عقمتم؛ او هنگامیکه شما مرا تکذیب می کردید، تصدیق کرد و هنگامیکه کافر بودید، او به من ایمان آورد؛ و برای من فرزندانی آورد در حالی که شما نازا هستید.»(15). نیز روایت شده: روزی پیرزنی نزد رسول اکرم (ص ) آمد، آن حضرت او را مورد لطف سرشار قرار داد، وقتی آن پیرزن رفت، عایشه علت آن همه مهربانی به پیرزن را از پیامبر (ص ) پرسید، او در جواب فرمود: «انهاکانت تاتینا فی زمن خدیجة، و ان حسن العهد من الایمان؛ این پیرزن در عصر زندگی خدیجه (ع )، به خانه ما می آمد و از کمک ها و الطاف سرشار خدیجه (ع ) برخوردار بود، همانا نیک نگهداری عهد و سابقه، از ایمان است. »(16)و مطابق روایت دیگر عایشه گفت: «هرگاه پیامبر (ص ) گوسفندی ذبح می کرد، می فرمود: از گوشتش برای دوستان خدیجه (ع ) بفرستید، یک روز در این باره با آن حضرت سخن گفتم، فرمود: «انی لاحب حبیبها: من دوست خدیجه (ع ) را دوست دارم.
#خدیجه_کبری
#همسر_رسول_الله
🌐
کانال شم سیاسی ↙️
🌙 @SHamme_Siasi