⭕️ ، دختر۱۵ ساله‌ای از دیاری محروم اما سرشار از غنای معنوی، در اوج جوانی درسی بزرگ به جهان داد.او که در روستایی از استان گلستان، میان سختی‌ها و کمبودها رشد کرده بود، معنای واقعی مهرورزی و ایثار را نه از دارایی‌های مادی، که از گنجینه‌های ناب فرهنگ کهن خانواده‌اش آموخته بود. 🔶در روستای کوچک حدیثه، شاید چراغ‌های خیابان شب‌ها کم‌سو باشد، اما چراغ دل‌های مردم آنجا همیشه روشن است. حدیثه، در کوچه‌های خاکی اما پرغرور زادگاهش، مفهوم بخشیدن را از مادرانی آموخت که در برابر فقر، از دل سفره‌های کوچک‌شان، بزرگی می‌بخشیدند. او ایثار را در نگاه پدرانی دید که سایه‌شان تنها تکیه‌گاه خانواده‌هایشان بود. او یاد گرفت چگونه باید از خود گذشت، همان‌گونه که شهدا از آسایش‌شان برای آرامش ما گذشتند ⭕️وقتی که زمان وداعش با این دنیا فرا رسید،حدیثه بزرگ‌ترین تصمیم زندگی‌اش را گرفت: هدیه کردن زندگی به پنج نفر دیگر. او، به آنانی که شاید دیگر امیدی نداشتند، نور زندگی دوباره بخشید. 🔶حدیثه لکزایی ازدیاری برخاست که امکاناتش شاید اندک بود،اما میراثی از ایمان وعشق درقلب‌های مردمش داشت. آموخت که گاهی بخشیدن نه تنها دارایی، بلکه جان است؛ و چه‌بسا این بزرگ‌ترین وناب‌ترین بخشش باشد. 🔺حدیثه درسکوت رفت، اما نامش با پژواکی از مهربانی در دل‌های همه جاودان شد.او ثابت کرد که ایثار و بخشش نیازی به ثروت وامکانات ندارد؛ بلکه دل‌هایی بزرگ و فرهنگی غنی می‌خواهد.حدیثه،داستانی را نوشت که نسل‌ها از آن خواهند آموخت. به خانواده،طوایف لکزایی و کنده تسلیت وبابت کاربزرگ درود می فرستد @nimroozonline1