همیشه دوست داشتم خانه ای در وسط یا چسبیده به قبرستان داشته باشم از بچه گی همیشه در این اندیشه بودم حتی سرکلاس وقتی معلم موضوعی به ماداد مبنی بر اینکه درکجا میخواهید در آینده زندگی کنید ، من برخلاف همه بچه ها که نوشته بودند ؛ بالای شهر ، کاخ ، ویلا من نوشته بودم((( قبرستان ))) وقتی انشاء را خواندم نمیدانم چرا معلم سکوت کرد و ۱۰ دقیقه فقط به من نگاه کرد. . وبدون اینکه چیزی بگوید از کلاس بیرون رفت ، اندکی بعد برگشت و دیگر تا آخر کلاس چیزی نگفت. البته همان معلم نیز چند ماه بعد از دنیا رفت و من کسی بودم که یکبار دیگر انشایم را بر سر مزارش خواندم