عرش را گر ماه روشن می نمود کسب نور از خانه ی من می نمود خانه ام خوشبو ز عطر یاس بود در کنارم اکبر و عباس بود بود از یُمن حسین بن علی خشت خشت آشیانم منجلی هر زنی هر جا که نامم می شنید بر مقامم آه حسرت می کشید وه چه شیرین روزگاری بود و رفت بر سر من سایه ساری بود و رفت یاد آن کانون احساسم به خیر ای مدینه! یاد عباسم بخیر یاد باد از قامت رعنای او یاد باد از نرگس شهلای او خوب دانم با سر و دستش چه شد خوب دانم نرگس مستش چه شد زینبم می گفت آن روح ادب داده جان بین دو دریا تشنه لب زینبم گفتا کنار علقمه دیده او را در کنار فاطمه ‏#روضه #حضرت_ام_البنین #حاج_محمود_کریمی‏ @nohematn