تو پادشاهی و من مستمند دربارم.mp3
2.44M
تو پادشاهی و من مستمند دربارم مگر تو رحم کنی بر دو‌ چشم خونبارم مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست هنوز نعره برآرم که دوستت دارم ردای عفو، برازنده ی بزرگی توست وگرنه من به عذاب تو هم سزاوارم امید من به خطاپوشی تو آنقدر است که در شمار نیاید گناه بسیارم تو را به فضل تو می‌خوانم و امیدم هست اگر به قدر تمام جهان خطا‌کارم همیشه آخر هر شعر روضه می خوانم همیشه بر تن ابیات گریه می بارم شکست قامت شاهی، کنار علقمه گفت: شکست قامت عباس من علمدارم سجاد سامانی @nohematn