تو پادشاهی و من مستمند دربارم
مگر تو رحم کنی بر دو چشم خونبارم
مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست
هنوز نعره برآرم که دوستت دارم
ردای عفو، برازنده ی بزرگی توست
وگرنه من به عذاب تو هم سزاوارم
امید من به خطاپوشی تو آنقدر است
که در شمار نیاید گناه بسیارم
تو را به فضل تو میخوانم و امیدم هست
اگر به قدر تمام جهان خطاکارم
همیشه آخر هر شعر روضه می خوانم
همیشه بر تن ابیات گریه می بارم
شکست قامت شاهی، کنار علقمه گفت:
شکست قامت عباس من علمدارم
سجاد سامانی
#روضه #مناجات_با_خداوند_متعال #حضرت_عباس #حاج_میثم_مطیعی #سجاد_سامانی
@nohematn