‏من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!💔 همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!💔 رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!💔 عج @Nok_teha