....پسر عزیزم!
خداوند حاضر است
و عالم محضر او است،
و صفحه نفس ماها
یکی از نامه های اعمالمان.
سعی کن هر شغل و عمل که
تو را به او نزدیک تر کند انتخاب کن
که آن رضای او- جلّ و علا- است.
در دل به من اشکال مکن که
اگر صادقی، چرا خود چنین نیستی؟!
که من خود می دانم که
به هیچ یک از صفات اهل دل
موصوف نیستم،
و خوف آن دارم که این قلم شکسته
در خدمت ابلیس و نفس خبیث باشد،
و فردا از من مؤاخذه شود؛
لکن اصل مطالبْ حق است
اگر چه به قلم مثل منی (است)
که از خصلت های شیطانی
دور نیستم.
و به خدای تعالی در این نَفَس های آخر
پناه می برم
و از اولیای او- جلّ و علا-
امید دستگیری و شفاعت دارم.
بارالها! تو خود از این پیر ناتوان و احمد جوان دستگیری کن،
و عاقبت ما را ختم به خیر فرما،
و با رحمت واسعه خود ما را
به بارگاه جلال و جمال خود راهی ده
......صحیفه امام، خمینی
رحمت الله علیه ج ۲۰، ص:(۱۵۴- ۱۵۸)