🔴 یک بار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یک بار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یا بیسوادیِ ما را به رخمان بکشد. هر وقت وارد اتاق می شدم ، نیم خیز هم که شده از جاش بلند می شد . اگر بیست بار هم می رفتم و می آمدم بلند میشد. می گفتم : علی جان ، من که غریبه نیستم ، ؟ 🔵👈 چرا اینقدر به خودت زحمت می دی؟ میگفت: احترام به ، دستور خداست. یک روز که خانه نبودم ، از جبهه آمده بود . دیده بود یک مشت لباس نَشُسته گوشه ی حیاطه ، همه را شسته بود و انداخته بود روی بند . 🔵👈 وقتی رسیدم بهش گفتم : الهی بمیرم برات ، تو با یه دست ، چطوری این همه لباس رو شستی؟! گفت : اگه دو دست هم نداشتم ، باز هم وجدانم قبول نمی کرد من اینجا باشم و تو زحمت شستن لباس ها را بکشی ! 📝 روایتی از مادر شهید علی ماهانی - منبع : کتاب نماز،ولایت و والدین ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50