حاج علی می ‌گفت یه راننده تاکسی بود که هر وقت می ‌اومد دم در مغازه ‌ی من یکی دو کیلو برنج درجه سه می‌ خرید . اون هم قسطی و با چوب‌ خط... یک روز دیدم اومد و گفت حاج آقا دو تا گونی برنج اعلا درجه یک میخوام . خوشحال شدم... بهش گفتم الحمدلله گشایش شده برات . چشم دوخت توی چشمام و لبخندی زد و گفت اون برنج‌ های درجه سه مال قابلمه‌ ی خونه ‌ی خودمه ولی این دو تا گونی برنج ، واسه دیگ غذای محرم امام حسینه ، باید اعلی باشه ، هر روز یه مبلغی از دخل تاکسیم رو می‌ ذارم کنار واسه نذری محرم ارباب حاج علی می ‌گفت اشک توی چشمام حلقه زد و زبون گرفتم که ، این حسین کیست که عالم همه دیوانه ‌ی اوست؟ پی ‌نوشت : ماه بزم سوز و سوگ اباعبدالله علیه‌السلام نزدیکِ و دوباره اون‌ هایی که شیرینیِ اشکِ شورِ عزا خانه‌ ی حسین رو نچشیده‌اند ، دست به کار شده ‌اند برای شبهه افکنی اما باشند و ببینند که در این اوج گرانی و ضیق‌ معیشت ، چه ‌ها می ‌کنند حسینیون عمریست ریزه خوار خوان حسینیم همه انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50