ویژگی چهارم رویکرد: یک رویکرد باید الگوی مشخص بدهد مثلاً بگوید که ما این کار را انجام می دهیم و این نتیجه را به دست می آوریم و نتیجه واضح و روشن باشد. ما در طرح و رویکرد شوق رویش، در کار با نوزاد قریب به 15 سال است که این رویکرد را دنبال می کنیم و نتایج آن را هم دیدیم. رویکرد باید الگو داشته باشد و روشن بگوید که چی می خواهد و چی می شود و به کجا می رسد. شوق رویش می گوید برنامه ی من برای مادر باردار و نوزاد این است و این هم حاصلش است. کودک حاصل از طرح شوق رویش، در نوزادی گریه نمی کند، دل درد نمی گیرد نفخ معده و رفلکس معده ندارد، یا می خورد یا می خوابد، این ها الگو است و ما نتایج آن را در چندین مادر و نوزاد که طرح را اجرا کردند داریم؛ در این الگو هیچ مادری افسردگی پس از زایمان نداشته. در این الگو تعداد بچه هایی که زردی داشتند بسیار کم بوده. رویکرد باید بتواند بگوید که الگوی زندگی چیست و برای الگوی خانواده و رابطه در خانواده تعریف داشته باشد. و این تعریف ها کاملاً کاربردی باشد. ویژگی پنجم رویکرد: کاربردی باشد. روش هایی که یک رویکرد پیشنهاد می کند باید در زندگی ما قابل پیاده کردن باشد. باید آن قدر انعطاف پذیر باشد که در هر جایی بتوان به آن عمل کرد. یک رویکرد باید به زبان مردم نزدیک باشد؛ حرف های آن را باید عموم مردم بفهمند نه فقط خواص. بعضی از رویکردها فقط برای بحث در دانشگاه ها است. بله رویکرد باید در دانشگاه هم بررسی و بحث شود ولی عمده ی کاررویکرد در خانواده است. رویکرد باید با زبانی صحبت کند که در پایین ترین لایه های اجتماع نیز قابل فهم باشد؛ باید به زبان مردم صحبت کند تا بتواند اندیشه ی عمومی و تفکر را بالا بیاورد. به زبان مردم صحبت کند نه به این معنا که خود رویکرد از بالا به پایین سقوط کند بلکه باید در خدمت رشد ذهنی مردم باشد.ساده و عمیق باشد و قابل فهم برای عموم. این ویژگی های یک رویکرد بود. (ادامه دارد...) {قسمت5} [استادسلطانی] @nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده