اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم اعظم الله اجورکم باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وتوفیق رسیدن به مرتبه شناخت معاریف دینی وپیروی از قرآن واهل بیت سالروز شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام خدمت بزرگواران عرض تسلیت داریم لاإله الله الملک الحق المبین *اقدامات یهود علیه جبهه حق پس از پیامبر (ص) فتنه‌های یهود درتعدی به بیت وحی* حوادث تلخ بعداز رحلت رسول خدا به‌دنبال شهادت پیامبر اسلام (ص)، و با وارد شدن جبهه نفوذ [سران سقیفه و یهودیان] به مرحله‌ی عملیاتی کردن اهداف خویش، طبیعی است که جبهه حق نیز واکنش نشان داده، وارد میدان مقاومت شود. بنابراین یکی از مراحل عملیاتی جبهه باطل را، درافتادن با فداییانی تشکیل می‌دهد که جان بر سر عقیده‌ی خود نهاده‌اند. یهود علیه جبهه حق برخوردهای جریان باطل، بسته به موقعیت و جایگاه افراد جبهه حق، متفاوت است و از «اذیت و آزار» تا «تبعید» را شامل می‌شود. جریان باطل به‌دنبال آن است که حتی در صورت امکان، در داخل افراد جبهه حق نفوذ کرده و به یارگیری از آن‌ها بپردازد. در ادامه به بررسی موارد یاد شده و شواهد تاریخی آن می‌پردازیم: ماجرای سوزناک جسارت به حضرت فاطمه زهرا از مهم‌ترین نمونه‌های آزار و اذیت از سوی جریان باطل، می‌توان به ماجرای سوزناک جسارت به حضرت فاطمه زهرا (س) اشاره داشت. براساس گزارش‌های موجود، در جریان بیعت گرفتن برای خلیفه اول، صراحتاً اهل خانه‌ی حضرت فاطمه (س) تهدید به آتش‌زدن شده‌اند. آنان، آتش به‌دست بر در خانه‌ی حضرت فاطمه (س) آمده و فریاد می‌زدند: «خانه را با اهلش به آتش بکشید!» و تهدید می‌کردند در صورت عدم بیعت، آن‌ها را خواهند سوزاند. اذیت حضرت فاطمه ازجمله اقدامات یهود علیه جبهه حق از دیگر نشانه‌های آزار و اذیت جریان باطل نسبت به حضرت فاطمه (س) این‌که آن حضرت در حالی از دنیا رفت که بر خلیفه اول خشمناک بود و با همان خشم و در حالی‌که با او قهر کرده بود، از دنیا رفت. افسوس ابوبکر در هنگام مرگ نشانه‌ی سوم از آزار حضرت فاطمه (س) از سوی جریان باطل، به افسوس ابوبکر در هنگام مرگ بازمی‌گردد. بنابر روایتی، عبدالرحمان بن عوف به‌هنگام بیماری ابوبکر به دیدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسی با او گفت‌وگوی کوتاهی داشت. ابوبکر به عبدالرحمان چنین گفت: «من در دوران زندگی بر سه چیزی که انجام داده‌ام تأسف می‌خورم؛ دوست داشتم که مرتکب نشده بودم. یکی از آن‌ها هجوم به خانه‌ی فاطمه [س] بود. دوست داشتم خانه‌ی فاطمه [س] را هتک حرمت نمی‌کردم، اگرچه آن را برای جنگ بسته بودند.» یهود واذیت وآزار عماریاسر در نمونه‌ای دیگر: عمار یاسر از کسانی بود که عثمان را با عبارت «نعثل» یاد کرد. نعثل مردی یهودی و ساکن مدینه بود که عثمان، از سوی قاتلانش به او تشبیه شد. عده‌ای از اصحاب از جمله ابن‌مسعود، شماری از ایرادهای عثمان را در کاغذی نوشته به در خانه‌ی او آمدند. به در خانه که رسیدند، همگی کنار کشیدند غیر از عمار که داخل رفت و او را نصیحت کرد؛ ولی به دستور عثمان چنان عمار را زدند که دچار فتق شد، به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توانست ادرار خود را کنترل کند. عمار بعدها می‌گفت: «من کتک‌خورده‌ی قریشم! یک بار بر سر اسلام‌آوردن، و بار دیگر به‌وسیله‌ی عثمان و به‌خاطر امر به معروف و نهی از منکر.» اذیت عمار یاسر ازجمله اقدامات یهود علیه جبهه حق در نمونه‌ای دیگر: عمار را که در مسأله‌ای با سران خلافت مخالفت کرده بود، به دستور عثمان چنان کتک زدند که بیهوش شد و مردم او را به خانه‌ی اُمّ سلمه بردند. عمار اندکی پیش از غروب آفتاب آن روز که روز جمعه بود، به هوش آمد و نمازش را به‌جا آورد. همین مخالفت‌های عمار باعث شده بود که حتی عثمان او را تهدید به مرگ کند! دلایل تبعید ابوذر به ربذه َیکی از دلایل تبعید ابوذر به ربذه، اختلاف وی با کعب‌الاحبار درباره‌ی جایگاه زکات حقوق مالی بوده است. شرح ماجرا از این قرار است که در دربار خلیفه سوم، اموال عبدالرحمان در حال تقسیم‌شدن بود. در حالی‌که ابوذر (غریبانه) در گوشه‌ای از جلسه دربار نشسته بود، عثمان از کعب پرسید: «ابا اسحاق! اگر زکات مال داده شود، بدهی دیگری در آن وجود دارد؟» کعب گفت: خیر! ابوذر برخاست و با عصایش به صورت کعب کوفت و گفت: زاده‌ی زن یهودی! تو چنین گمان می‌کنی که غیر از زکات، حق دیگری در اموال مردم نیست؟! مگر خداوند نمی‌گوید: «آن‌ها دیگران را بر خود مقدم می‌دارند، حتی اگر خودشان محتاج باشند»؟ مگر خداوند نمی‌گوید: «آن‌ها به‌خاطر محبت خداوند، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند تهذیب الکمال، ج۵، ص۵۰۳-۵۰۵. الانساب سمعانی، ج۶، ص۱۷۶؛ شرح نهج‌البلاغه، ج۱۳، ص۳۰۱و۳۰۲. الکامل ابن‌عدی، ج۳، ص۴۶۴؛ ضعفاء عقیلی، ج۳، ص۴۱۶؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۰۰. بخاری، ج۵، ص۸۳. مروج الذهب، ج۲، ص۳۰۱ التماس دعا