بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
ای دوستان من! این داستان را بشنوید چون خود این داستان نقد و گزارش و وصف ما انسان ها است.
❥༻⃘⃕࿇════┅┄
بود شاهی در زمانی پیش ازین
ملک دنیا بودش و هم ملک دین
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
در گذشته پادشاهی زندگی می کرد که برخلاف تمام پادشاهان گوشه چشمی هم به آخرت داشت؛ یعنی هم دنیا دار بود و هم دین دار بود. انسان می تواند دین و دنیا را با هم جمع کند و هر دو را داشته باشد؛ مانند گیاهی که هم به نور خورشید نیاز دارد و هم به خاک نیاز دارد. و قرآن راه را نشان داده است و می فرماید: هدف شما آخرت باشد که اگر اینگونه بود، دنیای شما نیز آباد می شود.
❥༻⃘⃕࿇════┅┄
اتفاقا شاه روزی شد سوار
باخواص خویش از بهر شکار
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
طبق معمول شاهان، روزی این جناب پادشاه با خاصان و ندیمان خودش به شکار رفت؛ اما در حقیقت خودش شکار یک کنیزک شد.
❥༻⃘⃕࿇════┅┄
یک کنیزک دید شه در شاهراه
شد غلام آن کنیزک جان شاه
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
در مسیر چشم شاه به کنیزکی زیبا رو افتاد و اینجا بود که عاشق و دلباخته او شد.
❥༻⃘⃕࿇════┅┄
چون خرید او را و برخوردار شد
آن کنیزک از قضا بیمار شد
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
پادشاه که دلباخته این کنیزک شد، دست به جیب بُرد و این کنیزک را خرید و چون دین دار هم بود به زور این کنیز را تصاحب نکرد.
و پادشاه روز هایی از این کنیزک برخوردار شد؛ اما خیلی طول نکشید که بیمار شد.
❥༻⃘⃕࿇════┅┄
آن یکی خر داشت پالانش نبود
یافت پالان گرگ خر را در ربود
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
خواجه نصر الدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری می گوید: زندگی دنیا مثل شَمد کوتاه است که وقتی دراز می کشید و روی خود قرار می دهید، اگر روی سَر خود بکشید، پا بیرون می ماند و اگر روی پای خود بکشید، سَر بی نصیب می ماند. بقول مولانا که گفت:
عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی
عاشق او شو که دهد ملکت عیش ابدی
"پیسه" یعنی سیاه و سفید. و بنابراین برو عاشق کسی شو که ملک ابدی به تو بدهد و سیاه و سفید نباشد.
و قرآن می فرماید:
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّىٰ
آیا برای انسان هر چه که آرزو داشته باشد اتفاق می افتد؟ امکان ندارد دنیا همیشه و در همه احوال به کام انسان باشد.
و حالا مولانا همین حقیقت را با یک لطافت خاصی بیان می کند و می گوید: همیشه همه چیز به وِفاق آدمی نیست و خدا هر چه که بدهد، چیزی را می ستاند.
البته همین اعتدال، لطف خداوند متعال است چون اگر به آدمی فقط نعمت ارزانی کند، مغرور می شود و اگر فقط بلا دهد، ناامید می شود، مانند درخت انار که اگر مدام به او آب رسد میوه اش تُرش می شود، بقول حافظ که گفت:
قندِ آمیخته با گُل نه علاجِ دلِ ماست
بوسهای چند برآمیز به دشنامی چند
مولانا می گوید: یک کسی خَر داشت؛ اما پالان نداشت تا سوار خر شود. اما وقتی هم که پالان پیدا کرد، گرگ خَر را درید و ربود.
❥༻⃘⃕࿇════┅┄
کوزه بودش آب می نامد به دست
آب را چون یافت کوزه خود شکست
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
کسی که کوزه داشت، آب نداشت و کسی آب داشت و می خواست کوزه را پُر از آب کند، ناگاه این کوزه شکست.
❥༻⃘⃕࿇════┅┄
شه طبیبان جمع کرد از چپ و راست
گفت جان هر دو در دست شماست
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
شاه طبیبان کاردان را از همه سو فراخواند و به اطباء گفت: جان من به این کنیزک گره خورده است، پس در نجات جان این کنیزک کوشش کنید.
❥༻⃘⃕࿇════┅┄
جان من سهل است جان جانم اوست
دردمند و خسته ام درمانم اوست
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
[ سهل است ] این عبارت در گذشته به معنای مهم نبودن و اهمیتی نداشتن است.
پادشاه می گوید: جان من اصلا ارزشی ندارد و من دردمند هستم و اگر می خواهید مرا نجات دهید، باید این کنیزک را نجات دهید.
❥༻⃘⃕࿇════┅┄
هر که درمان کرد مر ، جان مرا
برد گنج و در و مرجان مرا
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
[ مَر ] معنایی ندارد و برای زینت بکار می رود
[ دُر ] مروارید های درشت
[ مرجان ] مروارید های ریز
پادشاه می گوید: هر کس این کنیزک را که جان من است درمان کند، من دُر و مرجان های خودم را تقدیم او می کنم.
#نور_ماه
#مثنوی
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________