در این شرایط راه‌کار برون‌رفت از فتنه، هوشیاری و بصیرت در تشخیص حق و باطل و گم‌ نکردن معیارها در فضای آلوده‌ی افکار عمومی است. بصیرت، غبارآلودگی فتنه را از بین می‌برد اما اگر بصیرت نبود، ممکن است انسان حتی با نیت خوب، در راه بد قدم گذارد. اگر در جبهه‌ی جنگ راه را ندانیم و نقشه‌خوانی بلد نباشیم، ممکن است در محاصره‌ی دشمن قرار گیریم. در این شرایط تنها یک قطب‌نما می‌تواند به داد انسان برسد. در زندگیِ پیچیده‌ی اجتماعیِ امروز، می‌توان نام این قطب‌نما را بصیرت گذاشت. از سوی دیگر با توجه به متن روایت، یکی از راه‌های کسب بصیرت و از بین بردن زمینه‌ی فتنه، اعتماد به دوستان و بدبینی نسبت به دشمنان و رفتار آنان است. رهبر انقلاب در این‌باره می‌گویند: "امروز در مقابل نظام جمهوری اسلامی که فعلاً قله‌ی اسلام‌طلبی در دنیای اسلام است، صفوفی قرار گرفته‌اند؛ استکبار جهانی در قلب آن صفوف است؛ صهیونیسم در قلب آن صفوف است. این‌ها به طور صریح، دشمنان خونی اسلامند، پس دشمنان خونی جمهوری اسلامی‌اند. این شد یک معیار. اگر حرکتی کردیم، کاری کردیم که به نفع این دشمن انجام گرفت، باید بدانیم اگر غافلیم، هوشیار بشویم، بدانیم که داریم راه غلط می‌رویم. اگر حرکتی کردیم که دیدیم این دشمن را خشمگین می‌کند، بدانیم که راهمان راهِ درست است... آن چیزی که دشمن را خشمگین می‌کند، این همان خط درست است. آن چیزی که دشمن را مشعوف می‌کند، ذوق‌زده می‌کند، سعی می‌کند بر روی او هی تکیه کند؛ در تبلیغات، در سیاست‌ورزی، این آن خط کج است؛ این همان زاویه‌داری است."8 پی‌نوشت‌ها: * وسائل الشیعه؛ ج ۱۶؛ ص ۱۷۹ 1. ینتحل (از ریشه نحل در باب افتعال) معنای "به خود نسبت دادن"، "از آن خود دانستن"، "به ناحق مدعی چیزی بودن" و "به خود بستن" می‌دهد. نگاه کنید به: فرهنگ معاصر عربی- فارسی؛ آذرتاش آذرنوش؛ نشر نی؛ ص 676 (ذیل مدخل نحل) 2. در کتاب‌های لغت، دجال به معنی کذاب است. دجال را در زبان‌های فرانسه و انگلیسی، آنتی‌کریست نامیده‌اند که به معنی دشمن و ضد مسیح است. بر اساس روایات شیعی، خروج دجال مقارن با آغاز حکومت جهانی حضرت امام مهدی(عج) است و از خروج او به عنوان فتنه و امتحانی سخت برای بشر یادشده است. او چنان فتنه‌ای بر پا می‌کند که در تاریخ سابقه نداشته باشد. پس از خروج، نخست ادعای نبوت کرده، سپس ادعای الوهیت می‌نماید و... اما ظهور دجال، در کتاب‌های اهل سنت، از نشانه‏‌های برپایی قیامت دانسته شده است. بعضی از نویسندگان اسلامی با توجه به ریشه لغت، دجال را منحصر به یک فرد به‌خصوص نمی‌دانند بلکه آن را عنوانی کلی برای افراد پر تزویر حیله‌گر و حقه‌باز که برای فریب مردم از هر وسیله‌ای استفاده می‌کنند، می‌دانند. بر این اساس دجال هر شخصی است که با اغفال مردم، حق را با باطل آمیخته و از حق برای راهبرد اهداف شیطانی خود استفاده می‌کند. در منابع اسلامی نیز احادیثی راجع به متعدد بودن وجود دجال نقل شده‌است. 3. تکرار این مضمون در روایات اهل بیت بسیار زیاد است. برای نمونه: به امام صادق(ع) عرض شد: فلانی از دوستان شما اهل بیت است ولی در برائت از دشمنان شما سست و ضعیف است. حضرت فرمودند: هرگز چنین چیزی ممکن نیست! کسی که از دشمن ما بیزار و متنفر نباشد، در ادعای محبت ما دروغگو است./ بحارالانوار 27؛ 58 4. برای نمونه نگاه کنید به بحث "ریزش‌ها و رویش‌ها" در خطبه‌های نماز جمعه تهران به تاریخ 26/9/1378: "هر آدم عاقلی تا دید دشمن برایش کف می‌زند، باید به فکر فرو برود و بگوید من چه غلطی کردم؛ من چه کار کردم که دشمن برای من کف می‌زند؟! باید به خود بیاید. این مایه‌ی غُصه است که بعضی از کف زدن دشمن خوششان می‌آید! اگر گلزن مهاجم ما در میدان فوتبال، اشتباهاً به دروازه‌ی خودش گل بزند، چه کسی در آن میدان کف خواهد زد؟ طرفداران تیم مقابل و مخالف. حالا شما وقتی که می‌بینی دشمن برایت کف می‌زند، باید بفهمی که به دروازه‌ی خودی گل زده‌ای! ببین چرا زدی؟ ببین چرا کردی؟ ببین چه اشتباهی کرده‌ای؟ ببین مشکلت کجاست؟ بگرد مشکل خودت را پیدا کن و توبه کن." 5. دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری 2/7/1388 6. (در این‌جا شیطان بر دوستانش چیرگی می‌یابد!) سخنرانی در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/9/1388 7. دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران 19/04/1379 8. سخنرانی در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر