‍ ‍♨️رنج و دست های خالی❗️ ▫️این روزها دردها زیادند، دردهایی که از آسمان و زمین باریدن گرفته اند. در آشفته بازار بی صاحب ، می شود بدون ماشین هم زندگی کرد، می شود خیال خریدن یک کیلو را هم در خویش کشت. می شود بچه هایت راگول بزنی ! می شود چون آن داستان قدیمی،سنگ در قابلمه بجوشانی و بچه هایت را امید دهی که هنوز نپخته است، فعلا از آب آن بخورید! ▫️با تمام دردها، با تمام حسرت ها، با تمام غمها می شود دلت خوش باشد به سقفی که بالای سرت را پوشانده است و ونداری و دست تنگی ات را در چهار دیواری آن بپوشانی! این روزها حتی درد این نیست که به دوش باشی،! هر سال در یک کوچه ودر یک محله ، هر سال مکان جدید و اسباب کشی و تلفات وسایل و اضافه کرایه و.... درد این جاست که کارگر باشی ، مریض داشته باشی ، فرزندت دانشگاهی باشد و تو ‼️ آن هم که در این سال ، خانه هایی که عنوان انبار هم برایشان زیاد است برایت یک آرزو شود! ▫️این روزها ها مملو از کسانی است که با چشمهایی نگران، قیمت اجاره ها را پشت شیشه ها می خوانند! این روزها چشم به دست موجرهاست این روزها دلهای بزرگ کم شده اند! این روزها خبری از بزرگواری نیست ! این روزها حال روز خوبی ندارند! ▫️این روزها دو ماشین در جاده می رانند، یکی اسباب سفر تابستانی را بسته است و یکی وسایل سرگردان را برای اسکان در زیرزمینی نمور و یا شاید نشینی به حاشیه شهرکها می برد! این روزها دل بزرگ می خواهد ، دست سخاوتمند، این روزها حس می کنم می شود بی نوبت به رفت⁉️ 👈نشر دهید @ofoghkurdestan