⛔️اتهام وحدتیِ افراطی ✍حجت الاسلام مهدی مسائلی 🔻قاعده‌ای کلی وجود دارد که فعالیت در عرصه  وحدت اسلامی همیشه افراد را در معرض اتهام عدول از اندیشه‌ی مذهبی یا کوتاهی درباره آن قرار می‌دهد؛ زیرا ذائقه‌ی طرفداری از مذهب بیشتر تمایل به مخاصمه و جدال و ابراز تمایز با مخالفان مذهبی دارد تا گفتگو و صلح و هم‌گرایی با آنها. از این رو با تندروی‌ها مُدارا می‌کند و آن را به پای حمایت از مذهب می‌گذارد، ولی به تقریب‌ و اتحادگرایی نظر سوء دارد و آن را عامل تضعیف مذهب می‌داند. 🔻اما چند سالی است که این اتهام از ناحیه کسانی به فعالان عرصه وحدت اسلامی زده می‌شود که خود را طرفدار انقلاب اسلامی و معتقد به ولایت فقیه می‌دانند. بدیهی است که این عده به واسطه‌ی راهبُردی بودن موضوع وحدت اسلامی در تفکر انقلاب اسلامی، طیف متهم شده را طرفدار افراطی وحدت اسلامی و خود را طرفدار معتدل و اصیل وحدت اسلامی معرفی کنند. 🔻حال سؤال این است که طرفداری از وحدت اسلامی به چه معناست و چه اقتضائات و لوازمی دارد؟ آیا با صرف تکرار لفظ وحدت اسلامی و طرح شعاری آن، ‌کسی طرفدار وحدت می‌شود؟ 🔻نهایت مطلبی که این افراد در بیان لوازم وحدت اسلامی بیان می‌کنند، این است که نباید به اهل‌سنت توهین مذهبی کرد و غیر از این، هیچ رفتار تبلیغی دیگری با موضوع وحدت اسلامی تعارضی ندارد. به دیگر سخن از نگاه آنها کسی که به اهل‌سنت توهین مذهبی نمی‌کند، طرفدار وحدت اسلامی است؛ و کسانی که لوازمی بیش از این را برای وحدت اسلامی مطالبه کند، طرفدار افراطی وحدت اسلامی است. 🔻البته تعریف توهین مذهبی نیز نزد آنها خیلی محدود و اخص است و تنها شامل دشنام‌های صریح می‌شود. بر این اساس، آنها بسیاری از مصادیق لعن را توهین مذهبی تلقی نمی‌کنند، در حالی که لعن نزد عموم جامعه به عنوان یک توهین شناخته می‌شود و اگر کسی به مقدسات و افراد مورد احترام شیعه نیز لعن کند، توهین مذهبی به حساب می‌آید. همچنین این افراد گردآوری و نشر مطاعن و عیب‌های خلفا را نیز توهین قلمداد نمی‌کنند و آن را رفتاری علمی و پژوهشی می‌دانند. این‌ اقدامات که با هدف تقابل و مخاصمه مذهبی انجام می‌شود، بیش از آن‌که کسی را هدایت کند، لجاجت و تنفر طرف مقابل را برمی‌انگیزد و او را نیز به تقابل به مثل فرا می‌خواند. درمجموع از نگاه این افراد برای التزام عملی به وحدت اسلامی، شما تنها موظف هستید به اهل‌سنت و خلفای آنها دشنام‌گویی نداشته‌ باشید. 🔻با این رویکرد این افراد اختلاف مذهبی بین شیعه و سنی را تا آستانه‌ی دشمنی مذهبی پیش می‌برند ولی به زعم خودشان اقدامات آنها همچنان در راستای وحدت اسلامی است. حقیقت‌این‌که رویکرد تبلیغی این جریان‌ها در تقویت گُسَست‌ها و فاصله‌ها میان شیعه و اهل‌سنت است، در واقع آنها اثبات هویت تشیع را در تقویت تضاد شیعه با اهل‌سنت می‌بینند، نه در تبلیغ‌ آموزه‌ها و امتیازاتی که امامان اهل‌بیت(ع) در تبیین دین شریعت اسلام داشتند. از این رو می‌کوشند تا یک شیعه نهایت فاصله را از یک سنی داشته باشد و درباره هر نقطه اشتراکی میان آنها تشکیک می‌کنند. بر این اساس، توحید اهل‌سنت را توهمی عنوان می‌کنند؛ به واسطه‌ی عدم اعتقاد اهل‌سنت به امامت اهل‌بیت(ع)، محبت آنها به اهل‌بیت را غیرواقعی می‌دانند، (اینها نمونه سخنان یک سخنران انقلابی است) ولی معتقدند که از اصول وحدت اسلامی نیز تخطی نکرده‌اند. 🔻حال سؤال است که طلبه و دانشجوی انقلابی که در پای چنین منبرهایی اندیشه‌ و انگیزه خویش را شکل‌ داده است، چگونه می‌خواهد در تعامل با اهل‌سنت، به پیگیری امور وحدت اسلامی بپردازد؟ آیا پیگیری وحدت اسلامی توسط چنین افرادی صورت واقعی دارد؟ 🔻به روشنی پیدا است که وحدت اسلامی از نگاه کسانی که اشتراکات حداقلی با اهل‌سنت را حتی در مقوله توحید نمی‌پذیرند، وحدتی تاکتیکی است. می‌دانیم که مقام معظم رهبری در سال‌های اخیر بارها به نفی تاکتیکی بودن وحدت در اندیشه انقلاب اسلامی پرداخته‌اند و مراحل مختلف آن را تبیین کرده‌اند و بالاترین مرحله‌ی وحدت اسلامی را برای دستیابی تمدّن نوین اسلامی دانسته‌اند. اما مسیری که این عده می‌روند برای غلبه‌ی مذهبی شیعه بر سایر مذاهب اسلامی ریل‌گذاری شده است نه وحدت شیعه و سنی در ذیل پرچم اسلام. 🔻فشرده‌سخن اینکه نباید با برداشت نادرست از تمجید بزرگان درباره تبلیغ و گسترش معارف اهل‌بیت(ع) در زمان صفویه، رویکرد فرقه‌‌ای و سلبی این دوره را الگو قرار داد و با این رویکرد وحدت اسلامی را نیز پیگیری کرد. ⬅️ادامه در پست بعدی @okhowahmag