کوروش در تورات:
مشهور است که نام کورش در عهد عتیق (تورات) به نیکی رفته و اعمال او ستوده شده است. چنین ادعاهایی دستمایه حجم وسیع دیگری از سخنان و ادعاهای ذوقی و ساختگی و تقلبی بوده است. در اینجا با استناد به اصل متن تورات خواهیم دید که کورش در تورات کیست و چه کرده است: کورش در متن عهد عتیق (تورات) گرامی داشته شده و نجاتدهنده یهودیان از اسارت هفتاد ساله در بابل معرفی شده است. اما در همان کتاب او مجری خواست و اراده و این سخن خدای یهودیان برای نابودی بابل نیز بوده است: «من خود بر ضد بابل بر خواهم خواست و آنرا نابود خواهم کرد. نسل بابلیان را ریشهکن خواهم کرد تا دیگر کسی از آنان زنده نماند. بابل را به باتلاق تبدیل خواهم کرد تا جغدها در آن منزل کنند. با جاروی هلاکت بابل را جارو خواهم کرد تا هر چه دارد از بین برود (کتاب اشعیا، باب ۱۴، بند ۲۲ و ۲۳)»؛ «پس از هفتاد سال، پادشاه بابل و قوم او را بخاطر گناهانشان مجازات خواهم نمود و سرزمین ایشان را به ویرانهای ابدی تبدیل خواهم کرد (کتاب اِرمیا، باب ۲۵، بند ۱۲)». شواهد تاریخی و باستانشناختی نشان میدهد که این خواست در عمل به دست کورش اتفاق افتاد و پس از حمله کورش به بابل تمدن کهن آن برای همیشه از میان رفت.
متداول است که مفتخرانه گفته میشود در تورات (سِفر اشعیاء، باب ۴۵، بند نخست) از کورش با عنوان «مسیح خداوند» یاد شده است. گاه نیز چنین صفت و انتسابی را تعمیم میدهند و چهرهای پیامبرگونه برای کورش میتراشند. اما در اینجا چند پرسش پیش میآید که کمتر بدانها پرداخته شده و کوشش میکنیم تا با اتکای به نص تورات پاسخ آنها را بیابیم:
۱_ آیا در تورات از کورش با عنوان «مسیح خداوند» یاد شده است؟
در ابتدا لازم به توجه است که تورات یک متن یگانه و بلااختلاف نیست، چنانکه دین یهود نیز مذهبی یگانه و بدون انشعاب نیست. نسخ متعدد و متعارض تورات که مورد استناد شاخههایی از یهودیان قرار میگیرد (همچون یهودیان صدوقی، فاریمی، مازوتی، اشکنازی، فریسیان و یهودیان ارتدوکس) تا حدودی با یکدیگر متفاوت هستند. بجز این، نسخه اصلی و کهن تورات نیز ساختار و زبان واحدی ندارد و از جمله به زبان عبری و زبان آرامی (معروف به «ترجم») و زبان یونانی (معروف به «سبعینیه») نوشته شدهاند. هر یک از این نسخ میتوانسته به عنوان نسخه اساس انتخاب شده باشد.
نگارنده برای آنکه عبارت «مسیح خداوند» را در تورات بیابد، به نسخههای گوناگونی به زبانهای مختلف رجوع کرد و بجز در یک ترجمه فارسی از تورات (کتاب مقدس، چاپ لندن، ۱۹۷۰)، در هیچیک از متون بررسی شده فارسی و غیرفارسی چنین مفهومی را نیافت.
نام کورش در مجموع در ۱۹ بند تورات (با کم و زیادهایی در نسخ مختلف) آمده که در هیچکدام آنها (تا جایی که دیده شد) عبارتی معادل «مسیح خداوند» بکار نرفته است. در نسخ مختلف سِفر اشعیاء (باب ۴۵، بند نخست) که گفته میشود این عبارت در آنجا آمده، از کورش با عناوینی همچون «منصوب (appointed) خداوند» و «تعمید شده/ روغنمالی شده (anointed) خداوند» یاد گردیده است. البته در تورات از کورش با صفت «عادل» نیز یاد شده است (اشعیاء، باب ۱، بند ۱۳).
۲_ منظور از «مسیح» چیست؟
اما در هر حال و با توجه به تفاوت نسخ، شاید بتوان مفهوم «روغنمالی شده خداوند» (که نوعی مراسم مذهبی است) را به «مسح کردن» تعمیم داد و «مسیح» را تصریفی لغوی از «مسح شده» گرفت. اما نمیتوان مفهوم «مسیح» را (چنانکه برخی بر آن پافشاری میکنند تا از کورش شبه پیامبری ترتیب دهند) به عنوان اسم خاص یا مفهوم خاص (معادل با «عیسی مسیح» یا «نجاتبخش») از آن بیرون کشید. چرا که در نسخههای بررسی شده، واژههای عبرانی «המשיח»، «ישו»، «ישוע» یا واژههای عربی «المسیح»، «یسوع» یا واژههای انگلیسی «Messiah»، «Christ»، «Jesus» نیامده و البته که نباید هم آمده باشد.
اما در هر صورت و با توجه به شباهتهای موجود بین نسخ میتواند بدون تردید پذیرفت که کورش از نظر یهودیان پادشاهی محبوب و منصوب یهوه بوده که برای انجام وظیفهای بزرگ برگزیده شده است.
۳_ این «مسیح یا منصوب خداوند» مشخصاً قرار است چه اعمالی را از انجام بدهد؟
پرسش مهمتر این است که کورشی که عادل است، منصوب خداوند است، خداوند دست راست او را گرفته (اشعیاء، باب ۴۵، بند ۱)، به دست همو تعمید شده و احیاناً مسیح او است (البته از نظر آن قوم)، فارغ از هر اسم و صفتی، چه کاری باید انجام بدهد و مشخصه عادل بودن و مسیح بودن او چیست؟ وظیفهای که به موجب تورات بر دوش کورش نهاده شده و او قرار است آنرا به انجام برساند، عبارت است از:
«اجرای وعدههای پیشین خداوند که ارمیای نبی بیان کرده بود» (عزرا، باب ۱، بند ۱)، «مغلوب کردن ملتها و شکستن درها» (اشعیاء، باب ۴۵، بندهای ۱ و ۲)،