🔰 هنگامی که کتاب " از چیزی نمی ترسیدم " را مطالعه میکردم، به نکته ی عجیبی برخوردم که تمام محاسباتِ ذهنیم رو بهم ریخت:
🔹 از قاسم سلیمانی پرسیده شده : مقلد کی هستی؟؟ ایشون گفتن "مقلد" چیه؟؟؟ قاسم سلیمانیِ ۲۱ ساله!! در سال ۵۶ !! نمیدانسته مقلد چیه!! اصلا اسم امام رو هم نشنیده بوده!!
🔸گفتم خدایا هدایتگر قلبها فقط تو هستی... کتاب و درس و جلسه و منبر و مسجد بهانه هست، چقدر ما نوجوانها را، خانمها را، مردم کوچه و بازار را بخاطر ندانستن یا رعایت نکردن احکام اسلام، سرزنش کردیم، طرد و تحقیر کردیم...
🔹 حاج قاسم در جوانی :
▪️از زن بی حجاب در مقابل پاسبان(پلیس)دفاع کرده!
▪️بخاطر آستین کوتاه در گزینش سپاه رد شده!
▪️تا ۲۱ سالگی نمی دانسته مقلد و مرجع چیست؟!
🔹برای همین هست که وضع یک نوجوان و جوانِ در ظاهر متفاوت را درک میکند ... خود را بالاتر نمی داند ... ابدا کسی رو حتی در دلش سرزنش نمی کند ...
🔸برای همین هست که از جان و دل عاشق مردم بود... دختران بد حجاب، دختران ایزدی، بچه های عراقی و سوری را درست مثل هموطنان و زنان و دختران ایرانی و شیعهِ کاملا معتقد دوست داشته باشه ...
🔹 قاسم سلیمانی هم مثل خیلی از ماها:
🔸 در کودکی فقر را چشیده بود
🔸 در نوجوانی اضطرار و اضطراب درک کرده بود
🔸 از خانواده مهم و مطرحی نبود
🔸 از بیت فلان و ذریه ی فلان نبود
🔸 از فلان دانشگاه و شاگرد فلان استاد نبوده
🔹او خیلی معمولی و عادی بود ... حتی در دهه های آخر عمر خود که شخصیت مهم و شناخته شده بود حتی یک ذره مشغول خودش نبود با نوه هایش کف حیاط بازی می کرد ...مادرش را بغل می کرد، با دخترش عاشقانه حرف می زد ... از مراجع و از مردم حلالیت می گرفت ... آنقدر خدا برایش بزرگ بود که دیگر هیچ مقام و اسم و شخصیتی برایش رنگی نداشت .... و بخاطر همین هست که قلب همگان را به سوی کشیده شد...
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
@s_a_razavi