#داستانهای_شگفت
در آبان 1347 مطابق با سال 1388 ه.ق، هنگام تشرف به عتبات در نجف اشرف، روزى به اتفاق جناب آقاى "سيد احمد نجفى خراسانى" به زيارت قبر جناب "ميثم تمّار" [از یاران نزدیک حضرت علی علیه السلام] مشرّف شديم
،
🔸آنجا خادمى بود كه به ما محبت كرد و چاى آورد و بابت آن هيچ پولی از ما قبول نكرد وگفت: "حق خدمت را خود جناب ميثم به من مىرساند و من چند سال است كه اينجا خدمتگزار قبر شريفش هستم، هر از چندى در خواب گوشهاى از زمين مخروبه كوفه را به من نشان مى دهد و من آنجا را حفر مى كنم، سكهاى مىيابم آن را مى فروشم و تا مدتى معيشت مىنمايم..."
🔹و يكى از همان سكه هايى كه به دست آورده بود را به ما نشان داد و آن سكه، سبز رنگ و از ريال ايرانى كوچكتر بود و به خط كوفى، كلمه طيبه "توحيد" بر آن نقش بسته بود...
#داستانهای_شگفت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•