زمان جنگ،بمباران هوایی امان مردم رو بریده بود. شب وقتِ خواب دیدم دخترم گلدسته رفت و حجابِ ڪامل پوشید. ازش پرسیدم: دخترم ڪاری پیش اومده؟ جایی می‌خواهی بری؟گفت: نه پدرجان! اینجا هر لحظه بمباران هوایی میشه و ممڪنه صبح زنده نباشیم؛ باید طوری باشم ڪه اگه خواستند من رو از زیر آوار بیرون بیارن، حجابم ڪامل باشه... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•