تاریخچه قیامی که در مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد به تیرماه سال ۱۳۱۴ باز می کردد. قیامی که تصور می شود فقط به خاطر موضوع کشف حجاب زنان بوده است اما به دلیل نوع پوشش اجباری که برای مردان نیز در نظر گرفته شده بود، موجب ناراحتی و اعتراض جامعه شده بود. درست یک سال پیش از وقوع این اتفاق، رضا شاه پهلوی سفر طولانی به ترکیه داشت و در این سفر به دقت وضعیت تغییر و تحولات ترکیه را مشاهده و سعی کرد در زمانی که به تهران باز می گردد،همان سبک و سیاق کشورداری را در ایران پیاده کند.
یکی از موارد مهم ، نوع پوشش بود که به تقلید از ترکیه، قانونی برای سبک پوشش زنان و مردان تصویب کرد. همان طور که می دانید حجاب فقط مختص به بانوان نیست و مردان هم در این قانون ملزم به استفاده از کلاه شاپو یا کلاه فرنگی بودند اما تنها دلیل مردم برای حضور اعتراضی در گوهرشاد ، مسئله حجاب نبود و آنها به اجباری که در این قانون وجود داشت نیز معترض بودند.
کشتار گوهرشاد، داد نهادهای بین المللی را درآورد
یکی از مهم ترین مواردی که کمتر به آن پرداخته می شود، این است که اعتراض مردم در صحن گوهرشاد به یک کشتار عظیم تبدیل شد که نهادهای بین المللی هم به خاطر آن به رضا شاه پهلوی اعتراض کردند. این در حالی است که در آن سال ها، قدرت زیادی در دستان نهادهای بین المللی نبود، اما به حدی شدت کشتار در این واقعه زیاد بود که رضا شاه مجبور شد برای آرام کردن افکار عمومی در جهان ، محاکمه نظامی ترتیب دهد.
با شنیدن خبر دستگیری حاج سید حسین طباطبایی قمی ، مردم شبانه به حرم امام رضا (ع) رفته و بست نشینی را آغاز می کنند. رضا شاه نیز دستور نظامی می دهد که یا بست نشینی به پایان می رسد و مردم پراکنده می شوند یا تمامی مسئولان خراسان عزل می شوند. همین دستور موجب می شود خونریزی در مشهد اتفاق بیفتد که از ابتدای روی کار آمدن رضا خان یعنی سال ۱۳۰۴ بی سابقه بوده و اولین کشتار دسته جمعی مردم در زمان پهلوی محسوب می شود.
پهلوی آمار کشته شدگان در این حادثه تاریخی را در حدود ۱۰۰ نفر عنوان کردند اما در خاطرات سران پهلوی آمار بین ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ نفر متغیر است. به سند خاطرات فروغی حمام خون در صحن گوهرشاد راه افتاد و از آنجا بود که برای همه دیکتاتوری رضا خان به طور کامل عیان شد.
رضا شاه پس از فشار نهادهای بین المللی مجبور به برگزاری دادگاه نظامی شد و در این دادگاه دستور به اعدام اسدی تولیت آستان قدس رضوی داد تا ماجرا را خاتمه دهد. همین اعدام نیز زمینه ساز کنارگذاشتن فروغی از نخست وزیری می شود
اسدی برای نجات از اعدام ، نامه ای به فروغی می نویسد و فروغی در جوابش یک بیت شعر از مولانا را ارسال می کند که مضمون آن این است که رضا خان شیری خون خوار است و راه چاره ای برای نجات از دست این شیر وجود ندارد. آیرون خان که در آن زمان، رئیس نظمیه رضا خان بود ، نامه را پنهانی بدست آورده و به رضا شاه می رساند و زمینه را برای تیره و تار شدن روابط شاه و نخست وزیر فراهم می کند. رضا خان هم برای تحقیر فروغی ، او را زن ریش دار می خواند. از آن روز به بعد، محدودیت های زیادی در حرم رضوی اعمال می شود و حکومت حتی اجازه نمی دهد که صدای نقاره از گلدسته های حرم امام رضا (ع) شنیده شود. تا جایی که وقتی سال ۱۳۲۰ ، رضا شاه پهلوی از سلطنت خلع می شود و از ایران اخراج می شود ، بعد از چندین سال ، صدای نقاره در مشهد طنین انداز می شود
برگرفته از مصاحبه علیرضا زادبر
👇👇👇
@orve313