بغلش کردم بغضی در گلو داشت گفت: عمو میدونم می‌خوای بری منطقه میشه سلام منم به بابام برسونی؟! گفتم: بابات چیشده مگه! گفت: بابایِ من فدایِ بابایِ رقیه شد! :)💔