.
✨💕 قـبـلـه ے مــن 💕✨
#پارت_9
چی شده خوشگلم؟
من من می کند و میگوید: عا...عاخه..یَِوخ تموم نشن..عا...
_ نمشن. اگرم بشن... برات میخرم.
_ نه! به بابا یحیی بگو اون بخره
پلک هایم را روی هم فشار میدهم و میگویم : باشه
ذوق زده بـالا و پاییـن مـی پـرد و بـه اتاقـش مـی رود.
مـن هـم جلـوی دراتاقـش منتظـر می مانم تـا برگـردد.
چنددقیقـه بعدبـا یـک بسـته خـودکار رنگـی برمـی گـردد و میگویـد: مامـا؟ میشـه بگی از اون چیزاهـم بخـره؟
_ ازکدوما؟
_ اون صورتی که به موهام میزدی..اونا !
_ باشه عزیزم.
بســته خــودکار را از دســتش میگیــرم و پیشــانی اش را مــی بوسم.
ســمت اتـاق خوابـم مـی روم و دررا مـی بندم.
حسـین آرام درگهـواره اش خوابیـده.
سـمتش مـی روم و با سر انگشـت موهـای طلایی اش را لمس مـی کنم.
روی تختــم مــی شــینم و دفــتر را مقابلــم بــاز میکنم.
یــک روان نویــس بنفــش برمیـدارم و بسـم اللـه میگویـم. شـاید بامـرور زندگـی ام دق کنم.
امامگـر میشـود بـه خواسـته ات » نـه » گفـت؟!
بـه خـط هـای دفـتر خیـره میشـوم و زندگـی ام را مثـل یـک فیلـم ویدیوئـی عقـب میزنـم.
بـه نـام او، بـه یـاد او، بـرای او....
ادامه دارد........
#ما_ملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid