موضوع : مهارت‌های استقبال از دیگران هنگام ورود به خانه و جمع. ✍️ همسرم مشغول آشپزی بود، دخترم در اتاقش را بسته بود و انگار که مطالعه می‌کرد، پسرم هم گوشه‌ی پذیرایی خوابش برده بود. • وارد خانه شدم و بلند سلام کردم، همسرم سرش را برگرداند و جواب سلامم را داد و سرگرم ادامه کارش شد. دخترم حتی بیرون نیامد که سلام کند... • نشستم بالای سر پسرم و کمی نوازشش کردم. √ چقدر تکرار چیز عجیبی است! گاهی تکرار یک رابطه تو را مأنوس‌تر می‌کند و مشتاق‌تر، و گاهی تکرار، تو را دلزده می‌کند و بی‌انگیزه‌تر ... • با خودم فکر کردم، از روزهای اول جوانی که همسر و دخترم روی تراس خانه منتظر کلید انداختنِ من بر قفل در بودند، تا خود را در آغوشم رها کنند، تا امروز که نزدیک بیست سال از آن روز گذشته چه بر این خانه گذشته، که برای هم تکراری شده‌ایم؟ آنقدر که حتی برای استقبال از هم حوصله نداریم. گاهی خیلی زود دیر می‌شود و نمیدانیم. و غافلگیرانه به حسرتی مبتلا می‌شویم که روزی نعمتش را اصلاً به حساب نمی‌آوردیم. @ostad_shojae | montazer.ir