🔴 ماجرای عیادت سیاسی خلفای غاصبین از حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
در آخرین روزهای عمر شریف حضرت زهرا سلاماللهعلیها، حال عمومی ایشان بدتر شده و کسالت شدید آن حضرت و سخنانشان در بستر بیماری و رویگردانی ایشان از اهل شهر و به خصوص جملاتشان در ملاقات زنان انصار، تأثیر زیادی بر عواطف اهل مدینه و مسلمین گذاشته است.
در عین حال، دستگاه خلافت به شدّت نیازمند بازسازی آبروی از دست رفتۀ خویش پس از جنایاتی که در حقّ یگانه دختر رسول خدا انجام داده است میباشد!
👈 ابوبکر و عمر چندین نوبت به بهانۀ عیادت، به خانه حضرت فاطمه علیهاالسلام مراجعه کردهاند، که البته آن حضرت اجازۀ ورود به آن دو را ندادهاند!
با دستور ابوبکر، عمر با مراجعه به امیرالمؤمنین علیهالسلام، از حضرت میخواهد که شفیع شده و اجازۀ ملاقات را از حضرت صدیقه سلاماللهعلیها بگیرند؛ حضرت زهرا علیهاالسلام سخن همسر مظلوم و امام زمان غریبشان را میپذیرند و امر را به ایشان میسپارند.
حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها که به علّت بیماری، توان برخاستن از بستر را نداشتند، با ورود آن دو خبیث، در همان حال آرمیده در بستر و ملحفۀ ضخیمی که رویشان کشیده بودند، صورت شریف خود را به سوی دیوار بر میگردانند!
ابوبکر و عمر که همراه جمعی از مردم وارد خانه شدهاند، به حضرت زهرا علیهاالسلام سلام میکنند، اما جواب سلام خود را نمیگیرند؛ چرا که جواب سلام مسلمان واجب است نه کافر! سپس شروع به عذرخواهی و طلب بخشش میکنند؛ ابوبکر چنین میگوید:
⭕️
«ای دختر رسول خدا! به خدا قسم بستگان پیامبر را بیشتر از خاندان خودم دوست دارم و محبت من نسبت به تو، بیش از محبتم به دخترم عایشه است! دوست داشتم روزی که پدرت وفات کرد، من هم میمُردم! اما چه کنم که از پدرت شنیدم "ما پیامبران ارث نمیگذاریم!" (و به همین خاطر، فدک را از تو غصب کردم!)»
حضرت بدون توجه به سخنان آنان، رو به امیرالمؤمنین علیهالسلام میکنند و میفرمایند:
🔹
«با آن دو نفر، سخنی نمیگویم تا زمانی که پاسخ این سؤالم را با صداقت و راستی بدهند!»
آنان قسم میخورند که جز حق نگویند؛ سپس حضرت میفرمایند:
💠
«شما دو نفر را قسم میدهم که آیا نشنیدید رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله دربارۀ من فرمود: "فاطمه، قطعهای از وجود من است؛ هر کس فاطمه را بیازارد، مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد، خداوند را آزرده است؟! و هر کس مرا پس از مرگم بیازارد، گویی مرا در حال حیاتم آزرده است؟!"»
آنان گفتند: آری شنیدهایم و تصدیق میکنیم! آنگاه حضرت فرمودند:
🔻
«الحمدلله که تکذیب نکردید! خدا را شاهد میگیرم و تمام کسانی که در اینجا هستند گواهی خواهند داد که شما دو نفر، مرا در حال حیات و مرگم آزردید و با شما سخن نخواهم گفت تا وقتی که خداوند را ملاقات کنم و شکایت شما را به محضرش بگویم!»
ابوبکر که در جمع، آبرویی برای خود نمیبیند، با سروصدای فراوان شروع به گریه و فریاد میکند و میگوید:
♨️
«ای کاش مادر مرا نزائیده بود!!»
عمر به او پرخاش میکند و میگوید:
‼️
«وای بر این مردم که مثل تویی پیر خرفت، حکومتشان را به دست گرفته است! که با ناراحتی یک زن، داد و فریاد میکند و با رضایتش، خوشحال میشود!!»
حضرت صدیقه کبری سلاماللهعلیها بدون اعتنا به این جزع و فزعهای نمایشی، ابوبکر را خطاب قرار داده میفرمایند:
☄
«به خدا قسم در هر نمازی که میخوانم، تو را لعن و نفرین میکنم!»
آن دو بدون کسب هیچ نتیجه و با رسوایی بیشتر، از خانۀ حضرت خارج میشوند! سپس حضرت زهرا علیهاالسلام به امیرالمؤمنین علیهالسلام وصیت و تأکید میکنند که این دو نباید بر جنازۀ ایشان نماز بخوانند.
📚 منابع عامه:
الإمامة والسياسة (ابنقتيبةدینوری)، ص۲۰
📚 منابع شیعه:
علل الشرائع (شیخصدوق)، ج۱، ص۱۸۶
بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۲۸، ص۳۵۷
🔹 مصادیق لعن را از حضرت زهرا سلاماللهعلیها بیاموزیم و بعد از هر نماز، آن دو خبیث و دیگر غاصبین و ظالمین به حقّ اهلبیت علیهمالسلام را لعن و نفرین کنیم و با این لعن و تبرّی خود، به خداوند متعال تقرّب بجوئیم.
🔥
«اَللّهُمَّ العَن اَوّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَآخَرَ تابِعٍ لَهُ عَلَی ذَلِک.»
------------------
@ostadhasheminasab