شهریور سال 74 بود و منم 7 ساله، چند روز قبل از شروع مدارس یادمه که بچه های کلاس اولی زودتر میرفتیم که احتمالا با جو مدرسه آشنا بشیم و ترسمون بریزه، یادمه که برادر بزرگترم من رو برد به دبستان قائم، اما خیلی خلوت بود، فقط من بودم توی محوطه ی دبستان نشسته بودم دورتر از برادرم و داداشم با یکی از رفقای هم سن و سال خودش صحبت میکرد، نگران بودم و ترسیده بودم، احتمالا حس مشترک بین میلیون ها کلاس اولی، یه پسر کچلِ مهربونِ خندون بهم نزدیک شد و گفت اسمت چیه؟ گفتم:حامد اسم تو چیه؟ گفت: فرهاد ، فرهاد رضوی توام میری کلاس اول؟ با هم دوست شیم؟ همین نگاه مهربون و معصومانه ش کافی بود که تموووم ترس و نگرانیم از بین بره و من و فرهاد بشیم دو تا دوست یادم نمیاد از کلاس اول یا دوم همکلاس شدیم فرهاد مهربون بود، منظم بود، درسخون بود، یادمه یکی از خوراکیای مورد علاقه ش نون کالباس بود، وقتایی با خودش خوراکی نون کالباس می آورد و بوی کالباس تموم کلاس رو برمی‌داشت، به هر کی که خوراکی نداشت تعارف میزد! نه تعارف شاه عبدالعظیمی! تعارررف واقعنی! و با دیگران شریک میشد سهمش رو.... فرهاد مشتی بود! فرهاد همیشه لبخند داشت رو لبش یکی دو تا از تابستونا اگه یادتون باشه برامون کلاسای احکام و قران میزاشتن که محل برگزاریش مدرسه نرجس خاتون بود، با مربی هایی که از اقصی نقاط ایران می اومدن، به همراه کلاسها، تیم های فوتبال تشکیل می‌دادیم و جام برگزار میشد، من و فرهاد هم یک تیم شدیم و تیممون هم مقامی اورد که یادم نیست! اما میدونم که مشمول دریافت جایزه شدیم، نگم از لذت اون جوایزی که اخر سر، بعد از اتمام کلاسهای تابستونی با فرهاد درو میکردیم، نفرات برتر احکام، قرآن ، فوتبال اواخر دبستان بودیم یا اوایل راهنمایی از پابدانا رفتند و مجدد چند سال بعد یک دوره کوتاه برگشتند! بعد از اون روزها دیگه من فرهاد رو ندیدم پریشب وقتی اسم فرهاد رو همراه با ( انا لله و انا....) دیدم تنم لرزید...دو روزه چهره معصوم بچگیش میاد توی ذهنم، بهم میریزم... نمیدونم چرا این جبر جغرافیایی باعث این دوری و گاهی فراموشی ها میشه... جوانِ دسته گلی از بین ما رفت... روح پاک و معصومت شاد و در آرامش ابدی... پسر مهربون خنده رو و بامعرفت، خداوند به خانواده ی عزیزت صبر عنایت کنه... خداحافظ اولین رفیق دوران تحصیلم.... فرهاد رضوی شب جمعه ست لطفا برای تمامی درگذشتگان، و اقوام ، دوستان، نزدیکان خودتون و دو عزیزی که تازه فوت شدند آقای یاسر محسن بیگی و فرهاد رضوی یک صلوات و فاتحه قرائت کنید امیدوارم روح پاک تمامی از دست رفتگان با ائمه اطهار علیهم السلام محشور شه...