☝️☝️☝️ اثر مهم ایشان که حوالی سالهای 59 ـ 60 در فکر تألیف آن افتاده بود، الصحیح من سیرة النبی (ص) بود. وقتی بنده در سال 61 خدمتشان رفتم، این کتاب حروفچینی و در حال نشر بود. انقلاب اسلامی، زمینه ای برای استفاده از تاریخ اسلام را فراهم آورده بود. این کتاب قدری هم با احتیاط منتشر شد، و تأثیر جدی در پژوهش های تاریخ اسلامی در قم گذاشت. کتاب تا سالها بعد، ناقص بود، و شامل همه سیره نبوی نمی شد، اما بعدها ایشان آن را بازنویسی و تکمیل کرد. همان وقت ها، یک ترجمه فارسی از چاپ اول منتشر شد و متن کامل هم بعدها ترجمه شد. سید مرتضی نقادانه کار می‌‌کرد و هرچند، خط کشی مذهبی در بحث‌های انتقادی خود می‌‌کرد، اما کثرت تتبع، نقادی سندی و متنی، و حدس‌های تند و تیز ایشان، راه را برای اظهارات جدید فراهم می‌‌کرد. به همین دلیل الصحیح خیلی تاثیر گذاشت و دیدگاه‌های ایشان شایع گردید. در الصحیح مباحث تازه ای مطرح شده بود که بعدها به صورت کتاب یا کتابچه های مستقلی هم منتشر شد. در کنار نگارش، تدریس تاریخ اسلام هم برای تعدادی از دانشجویان تربیت مدرس آغاز شد. علاوه بر آن افرادی هم به طور خصوصی نزد ایشان رفت و آمد داشتند و استفاده می کردند. برخی از اینها از میان طلاب لبنانی و اندکی هم ایرانی بودند. همکاری هایی هم با سازمان امور اداری و استخدامی کشور داشت که روی بحث های گزینش ومعیارهای دینی و شرعی آن کار می کردند. ایشان یادداشت های زیادی داشت که بعدها توسط یکی از طلاب لبنانی که حالا موقعیتی در آنجا دارد، در سه جلد منتشر شد. توجه به وضعیت طلاب لبنانی در ایران، یکی از کارهای اجرایی ایشان بود. منتدی جبل عامل را ساخت، علاوه بر آن یک مدرسه بزرگ، و همین طور تعداد قابل توجهی خانه برای لبنانی ها ساخته شد که تا سالها، اسناد اینها به نام بنده بود و چند سال قبل، همه را به مرکزی که درست کردند، انتقال دادم. سید جعفر، سخت علاقه مند به انقلاب بود، و از وقتی که بحث های لبنان پیش آمد، و به خصوص زمانی که مرحوم سید محمد حسین فضل الله نفوذ و قدرتی داشت و به قم می آمد، دایما در منزل ایشان وارد می شد. البته و مستقیم خودش درگیر مسائل لبنان نبود. بعدها که مسائلی در اطراف اظهارات آقای فضل الله پیش آمد، تا مدتها تلاش کرد تا این مسائل را حل کند، اما وقتی به جایی نرسید، از ایشان فاصله گرفت و آثاری هم که بعدها در لبنان توسط خودش یا برخی از بستگانش نوشته شده، (مهم ترینش مأساة الزهراء) در نقد آقای فضل الله منتشر شد. همین منازعه به نوعی باعث شد تا ایشان حوالی سالهای 72 یا 73 ایران را ترک کند و به لبنان برود. در آنجا یک مرکز اسلامی و یک مدرسه درست کرد. ایشان برای چند سالی بسیار کم به ایران آمد اما به تدریج، شاید اوائل دهه هشتاد، این رفت و آمد منظم تر و بیشتر شد. فرزندانش در ایران بودند، و در کار نشر آثار ایشان و نیز ترجمه آنها تلاش می کردند که تاکنون ادامه دارد. در لبنان، علاوه بر تکمیل کتاب سیره نبوی در بحبوحه جنگ میان لبنان و اسرائیل طی 35 جلد، کتابچه های فراوانی به خصوص در تفسیر هم نوشتند. باید اشاره کنم که طی دهه شصت و اوائل هفتاد، آثار متعددی در ایران منتشر کردند که حیات سیاسی امام حسن، زندگانی سلمان فارسی و آثار دیگر بود. کار مهم دیگر در لبنان، تألیف زندگینامه امام علی (ع) در 53 جلد و همین طور نگارش زندگی امام حسین (ع) در 24 جلد، در دوران بیماری سخت خود بود که با همان سبک و سیاق انتشار یافت. 👇👇👇