زبانحال امام باقر (ع) ۴ ساله در کربلا که ۵۳ سال راوی وقایعی بود که با چشم مبارکش در کربلا دید شیعیان کرببلا من صف محشر دیدم به روی خاک مقدس تن بی سر دیدم نه فقط کرببلا یک تن بی سر دیدم به روی دست عدو ، معجر دختر دیدم روز عاشور همه کشته شدند هاشمیان من نزاع بر سر پیراهن اکبر دیدم چون که بر خیمه لیلا نظری افکندم روی او را نگران از غم اصغر دیدم خولی پست و پلیدی که در آن میدان بود وسط معرکه او را ز پی سر دیدم تیره شد چشم من از دیدن آن ملعونی که به سودای نگین ید حیدر دیدم داغ عباس علمدارو یل شیر افکن و دو دستی که جدا از همه پیکر دیدم عمه ام چون شده بود قافله دارِ مکتب گوئیا قامت او را زن دیگر دیدم غل و زنجیر خزان کرد گل باغ نبی دسته گل های نبی را همه پرپر دیدم در صف کرببلا اذن خدا بر این بود پدرم را دو سه شب در دل بستر دیدم التماس دعا شعر از جواد زین العابدینی شهادت جانگداز امام باقر (ع) تسلیت باد. @Zeinolabedini1