دلایل عقلی و حکمت حکم ارتداد‼️
ارتداد ذاتا ارتباطی با حوزه اعتقادی فرد ندارد، بلکه قانونی سیاسی – اجتماعی است؛ به همین خاطر اولین شرط ارتداد، اظهار کردن ارتداد است. معنای دقیقتر ارتداد را می توان، موضع گیری در مقابل اسلام در فضای جامعه بیان داشت؛ بنابراین مربوط به جامعه می شود و یک جرم اجتماعی و سیاسی در جامعه اسلامی است.
پس ارتداد در اسلام، بیش از آن که جنبه اعتقادی و فردی داشته باشد، جنبه های دیگر اجتماعی دارد؛ زیرا واقعاً دین اسلام برای کسی که به دنبال حقیقت باشد، ارزش قائل است. خود بر این امر تاکید می نماید. پس قرار دادن حکم ارتداد بر یک تحقیق حقیقت جویانه بی معنی است. مشکل آن جاست که انکار دین رسمی جامعه و عقیده بخش اعظم اجتماع توسط فرد علنی شود و باورهای اصیل دینی مورد هجمه قرار گیرد.
حال، به شمارش برخی از حکمت های این حکم می پردازیم:
۱_
بازدارندگی از فساد اجتماعی:
هر حکومتی، برای بازدارندگی از فساد، اهرم های فشاری را مورد استفاده قرار می دهد؛ تا جامعه را از فساد بازدارد. حال در حکومتی اسلامی، که غیر خود را باطل می داند (و برای این مقدمه نیز دلایلی اقامه کرده است) حق دارد در از آنچه که خود فساد می داند، ممانعت نماید. حال حکومت اسلام که کفر را فساد می داند؛ با اهرم فشاری چون اعلام جرم و مجازات، از ارتکاب به آن عمل منع می نماید.
۲_
بازدارندگی از فساد فردی:
یکی از مواردی که بعد از کفر، دچار آسیب خواهد شد، کانون خانواده شخص کافر است. این آسیب، اعم از آسیب های مادی و معنوی است. حتی آسیب های حقوقی و جزائی را نیز شامل می شود.
۳-
دفع حداقلی:
اسلام برای اینکه اشخاص، به زودی و با هر شبهه ای، اقدام به کفر نکنند؛ قانون ارتداد را وضع کرده است؛ طبق این قانون، اگر شخصی در جامعه اسلامی، دچار تردید در اسلام شود؛ حق ندارد کفرش را اظهار نماید. به عبارت دیگر، حکومت اسلامی، می پسندد شخص هر چند در باطن کافر است، اما با ظاهری اسلامی در بین مسلمانان به زندگی خود ادامه بدهد. این خواسته حکومت، باعث می شود شخص با مسلمانان گفتمان داشته و تعامل نماید و در اثر تکرر این واقعه، شبهه شخص مرتد از بین برود و کافر شدنش، منتفی شود.
۴_
جلوگیری از جنگ روانی:
همانطور که در عنوان «تشریع حکم ارتداد» گذشت، کفار با استفاده از ایمان آوردن های صوری و کفر مجدد و … قصد تخریب ایمان مومنان را داشتند؛ اگر این هدف کفار به نتیجه می رسید؛ جنگ روانی عظیمی علیه حکومت اسلام و مسلمانان آغاز می شد و مسلمانان بسیاری بر اثر این جنگ روانی، حتی اعتقادات یقینی خود را رها می کردند.
۵_
جلوگیری از اقدام عجولانه و انتخاب کورکورانه:
اسلام، حکم ارتداد را سخت معین کرده است تا از اقدام های عجولانه و انتخاب های کورکورانه جلوگیری به عمل آورد. به این بیان که هر کس با هر دلیل ساده و پیش پا افتاده ای، اقدام به تغیر دین نکند. و یا با کمترین دلیلی، دینی را قبول ننماید. پس بنابراین لازم است که در حکومت اسلامی، مسلمانان با دلیل متقن و دینی را قبول نمایند. سپس با دلیل متقن دین اسلام را انکار نمایند. به همین دلیل تقلید در انتخاب دین ممنوع و باطل اعلام شده است.
🚫
آیا یک مسلمان، به صرف انکار، اعدام می شود؟
در پاسخ می گوییم که طبق آنچه از احادیث و روایات و احکام اسلام برداشت می شود، این است که چهار شرط اساسی باید در عمل مرتد باشد تا حکم ارتداد بر او جاری شود:
۱_ خروج از اسلام تحقق بیابد.
۲_ این خروج، از روی اختیار باشد (نه از روی اجبار و کراهت و …)
۳_ انکار جاحدانه باشد (یعنی از روی علم باشد نه از روی جهل و یا فراموشی و …)
۴_ اقدام عملی بر ضد اسلام
بنابراین شخصی که در امری دینی شک و تردید دارد و یا از روی جهل یک مساله ی ضروری دین را منکر شده است (بدون اینکه بداند آن مساله دینی است) و یا از روی اجبار و کراهت و … مجبور به این انکار و خروج از دین شده باشد و یاهمه شرایط را داشته باشد، اما علیه حکومت و یا اسلام، اقدامی عملی ننماید و انکارش را نمایان ننماید، حکم ارتداد بر وی ثابت نخواهد بود.
2/2
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _
✅
#عقیده_برتر
@pak_Sazi
نشر با شما دوست عزیز