خورشید من برآی که و قت دمیدن است؛
سروده مقام معظم رهبری امام خامنه ای (حفظه الله) خطاب به حضرت عشق مهدی موعود منجی عالم بشریت حجت بن الحسن (عجل الله فرجه و ارواح العالمین لطراب مقدمه الفداء) :
دل را ز بیخودی، سرِ از خود رمیدن است
جان را هوای از قفسِ تن پریدن است
از بیم مرگ نیست که سردادهام فغان
بانگ جرس، زشوقِ به منزل رسیدن است
دستم نمیرسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر، گریبان دریدن است
شامم سیهتر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است
سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است
بگرفته آب و رنگ ز فیض حضور تو
هرگل در این چمن که سزاوارِ دیدن است
با اهل درد شرح غم خود نمیکنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است
آن را که لب به جام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است
@panahema