#داستان_شگفت_ایت_الله_دستغیبروزی مردِ زائر مقداری گوشت می خرد تا آبگوشتی درست
کنند ظهر که می شود همسرش به مرد می گوید گوشت نپخته است و مرد می گوید صبر کن تا شب بپزد. شب هم میبینن
گوشت نپخته و می گذارند تا صبح بپزد.
صبح هم دیدند هنوز نپخته مرد با عصبانیت به قصابی میرود و می گوید مرد حسابی گوشتی که خریدم تا امروز صبح گوشت اصلا نپخته است.قصاب به او گفت وقتی گوشت را خریدی مستقیم رفتی داخل حرم امام حسین (ع) ؟ زائر گفت بله قصاب گفت ........
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340#کپی_ریپ_حرام