با حس نوازش انگشتی روی گونه هام از خواب پریدم... باورم نمیشد که برگشته... باورم نمیشد دوباره میبینمش... به ثانیه ای اشک از چشمهام فواره زد و خودم رو توی بغلش انداختم... _چی شده دورت بگردم چرا گریه میکنی؟! دلخور گفتم: تو نمیدونی؟ این بار دقم دادی! ۱۲ روزه هیچ خبری ازت نیس تلفنتم جواب نمیدی! کجا بودی که یه زنگم نمیشد بزنی... موهام رو نوازش میکرد تا آروم بشم... پیشونیم رو بوسید و مثل همیشه با آرامش ذاتی خودش نازم رو کشید: ببخشید... باور کن نمیشد!! ببخشید دیگه! تو رو خدا گریه نکن بزار صورت ماهتو ببینم... دلم برات یه ذره شده بود♥️... http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 چه خبره چه عاشقونه ای😋🧚‍♂ ♥️