تو کافه منتظر بودم ساعت 4 شه
قرار بود
#قاتل خواهرم😞💔 بیاد اونجا اما خبر نداشت من اونجام منتظر همون عوضی بودم همون که خواهرمو عذاب میداد 🔥
ساعت 4شد دیدم یه آقا با پیرهن مشکی رفت رو یکی از میز ها نشست گارسون با اشاره بهم گفت این همونه...
رفتم جلوش وایسادم
اخم کردمو به چشم #انتقام نگاهش کردم
نفس نفس زد و گفت...
https://eitaa.com/joinchat/926351461C7d8247130f
💜👆🏻عضو شید تا پاک نشده👆🏻💜