#ارسالی_اعضا ❤️
ما بعد از ۱۱سال صاحب یه پسر شدیم . من و شوهرم عاشق هم بودیم و پسرمونم خیلی دوست داشتیم .اون روز نحس،من شیشه ی دارویی که استفاده کرده بودمو روی اپن گذاشتم ولی فراموش کردم درشو ببندم. همسرم که داشت میرفت سرکار شیشه دارو رو دید به من تذکر داد ولی من بخاطر مشغله هایی که داشتم به کل فراموش کردم .پسرم حدودا دو ساله بود ،رنگ شیشه توجهشو جلب کرد و متاسفانه همه ی داروی منو خورد و دچار مسمومیت شدید شد.
همین که متوجه شدم فورا به بیمارستان رسوندمش ولی مسمومیت به حدی بود که پسرمو از دست دادم😭😭 واقعا بهت زده شده بودم و از روبه رو شدن با شوهرم وحشت داشتم .وقتی شوهرم با حال پریشون اومد بیمارستان و دید پسرمون فوت کرده ،رو کرد به من و فقط سه کلمه به زبون آورد. فقط بهم گفت :
#عزیزم_دوستت دارم! 😳عکس العمل کاملا غیر منتظره شوهرم منو بیشتر بهت زده کرد و وقتی ازش علت این رفتارشو پرسیدم جواب عجیبی داد که من رو شوکه کرد.👇🏻😳
https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db
عجب 😏👆🏻