🔹در استقبال سال نو... 🔸لحظه تحویل سال برای هر کس همراه احساسی است. برای بیشتر آدم‌ها، این ساعت‌ها پر از هیاهوی خرید و تغییر و میهمانی و میزبانی است. 🔸اما بعضی دیگر، هر چه آغاز سال جدید نزدیک‌تر می‌شود، بیشتر سر به درون می‌برند. 🔸ما در این وقت‌ها، درگیر آن یک‌سالی می‌شویم که گذشت و گویی در انبان خود به دنبال حاصلی می‌گردیم. 🔸گاهی هم از پشت سر نگاه بر می‌گیریم و به پیش رو خیره می‌شویم. قاب چشمان‌مان پر از هراس می‌شود. از این آشفته بازاری که مجموع آن می‌شود: «من». 🔸قرار است یک سال دیگر را با این «من» همراه و هم‌قدم باشیم. 🔸یک «من» در محاصره خواسته‌ها و آرزوها، خسته از شکست‌ها و ملول از رسیدن‌ها و تکرار خواسته‌ها و باز اضطراب و یأس و سرخوردگی‌ها. 🔸جستجوی دشوار و دردناکی است. چگونه می‌توان گذشته را به درستی برآورد کرد؟ چگونه می‌توان به استقبال آینده رفت؟ آن هم با این وجود شلوغ و خسته و آرزومند! 🔸اگر این پرسش‌ را با استاد علی صفایی حائری (عین‌صاد) در میان بگذاریم، چه پاسخ می‌دهد؟ 🔸در ارتباط با سالی که گذشت، باید «خود» را محاسبه کرد؛ نه اعمال و نه دستاوردها. 🔸توجه به اعمال و دستاوردها، آنجا که اعمال خوب و دستاوردها زیادند، مایه غرور و رکود آدمی است و آنجا که اعمال کم‌ و دستاوردها اندک‌اند، مایه یأس و سرخوردگی خواهد بود و این هر دو، مسیر آینده را مسدود می‌کند. 🔸باید خودمان را محاسبه کنیم و ببینیم که در این یک‌سال چقدر بزرگتر شدیم؟ 🔸چقدر دلخوشی و رنج‌های ما بزرگتر شده‌اند؟ 🔸آیا هنوز هم یک تنگ آب غرق‌مان می‌کند یا به جایی رسیده‌ایم که به دریاها فکر کنیم؟! توجه به دلبستگی‌ها، شادی‌ها و رنج‌هایی که داریم، ارزش و مقدار ما را تعیین می‌کنند. 🔸اما درباره آینده و آن «من» آشفته، خسته و شتابزده، احتمالا نخستین پیشنهاد استاد صفایی، توجه به مفهوم «نظم» باشد. 🔸به باور وی، عظمت کارها و سنگینی بارها و شلوغی وضعیت، نباید مانع از اقدام شود. تو در هر لحظه می‌توانی یک کار را انجام بدهی. ببین کدام کار برای تو، مهم‌ترین کارهاست. 🔸همه مشکلاتی که داری، نیازهایی که پاسخ نگرفتند، ظرفیت‌هایی که دیده نشدند و راه‌هایی که پا نخوردند، همه را در نظر بگیر و حالا یک گام، یک کار که از همه مهمتر است را بردار و پیش ببر. اگر این یک کار را انجام دهی، حتی اگر میلیون‌ها کار دیگر داشته باشی، تو کارت را کرده‌ای و اگر این مهم‌ترین کار را انجام ندهی، حتی اگر هزاران کار دیگر را به سرانجام برسانی، بیکار بوده‌ای. 🔸مفهوم نظم تو را از هراس آینده نجات می‌دهد؛ هر مقدار اوضاع خراب باشد، تو می‌توانی در هر لحظه، گامی برداری و حق آن لحظه را ادا کنی. 🔸اما اگر بخواهی این دستورالعمل را در همین لحظه به کار ببندی، آن مهم‌ترین کار تو که باید برایش فکری کنی، کدام است؟ 🔸شاید مهم‌ترین عنصر معنی‌بخش در زندگی هر انسانی، درکش از هدف زندگی است. آیا برای زندگی خود هدفی داری؟ 🔸هدفی که شب و روزت را بسازد و اعمال و حالاتت را یک‌جهت سازد؟ 🔸اگر داری، آن هدف را با چه معیاری انتخاب کرده‌ای؟ 🔸چگونه فهمیدی که باید زندگی‌ات را جاده‌‌ی رسیدن به آن هدف کنی؟ 🔸حالا چگونه برای آن هدف طراحی کنیم و برنامه بریزیم؟ 🔸مهم‌ترین کار رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهای رنگارنگ نیست. من و تو انسانیم و به حکم انسان بودن، ابتدا باید جهان ذهن خود را شفاف و سرشار از معنی سازیم، آنگاه به میدان عمل پا بگذاریم. 🔸حالا به لحظات تحویل سال نزدیکتر می‌شویم. به خودت نزدیکتر شو و با آرامش و بدون شتاب، با مهربانی و بدون ملامت، خودت را در سالی که گذشت ارزیابی کن و حضورت را برای سالی که به تو سلام می‌کند، آماده کن. 🔸برگرفته از مدرسه عین صاد، راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری 🔸سال نو بر همه شما همراهان خوب پایگاه خبری مبارک باشد.. 🆔 @parand_fori