#آرزوی_شهادت🥀
دیدم گرفته یک گوشه نشسته.🧐
گفتم: تو همی ؟ چته ؟
پاپِیَش شدم.🧔🏻
حرف زد.👥
گفت: خواب دیدم کانالی، جایی گیر کردم.😔
خیلی بلند بود.🌱
ناصر کاظمی عین باد🌬 گذشت.
بعد برگشت دست من روهم گرفت. عین پَرِ کاه🍃 کشید بالا.
پایین را که نگاه کردم، دیدم چه قدرتاریکه !🌑
این جا که رسید، گل از گلش😍 شکفت.
گفت: من هم
#شهید می شم.
✍ یادگاران، جلد 12 کتاب شهید بروجردی، ص 89
@parastohae_ashegh313