عـراقـے سـرپـران 😱
اولین عملیاتی بود که شرکت میکردم😢
بس که گفته بودند ممکن است موقع
حرکت به سوی مواضع دشمن ، در دل
شب عراقیها بپرند تو ستون و سرتان
🧔🏻 را با سیم مخصوص از جا بکنند
دچار وهم و ترس شده بودم😨
ساکت و بی صدا در یک ستون طولانی
که مثل مار 🐍 در دشتی میخزید جلو
میرفتیم
جایی نشستیم. یک موقع دیدم یک نفر
کنار دستم نشسته و نفس نفس میزند
کم مانده بود از ترس سکته کنم فهمیدم
که همان عراقی سرپران است😬
تا دست طرف رفت بالا معطل نکردم
با قنداق سلاحم🔫 محکم کوبیدم توی
پهلویش و فرار را بر قرار ترجیح دادم🏃♂
لحظاتی بعد عملیات شروع شد. روز بعد
در خط بودیم که فرمانده گروهان مان
گفت : دیشب اتفاق عجیبی افتاده😳
معلوم نیست کدام شیر پاک🍼 خوردهای
به پهلوی فرمانده گردان کوبیده که همان
اول بسم الله دنده هایش خرد و روانه
بیمارستان شده 🚑
از ترس صدایش را در نیاوردم🤭 که آن
شیر پاک خورده من بوده ام 🤪🤨
#طنز_جبهه
@parastohae_ashegh313