#طنز_جبهه
🥰 بسم الله گفتیم و با لندرور فکستنی جهاد که بیشتر به یه خر لنگ شباهت داشت، حرکت کردیم.
دوست شوخ طبع ما که بین من و راننده نشسته بود باب شوخی را باز کرد؛ چکشی کنار دستش بود که اون رو بجای دنده کنار دست راننده نگه داشت. ☺️
راننده عصبی که حواسش جمع انفجارها بود به جای دنده اصلی دستش روی چکش رفت و اون رو به جای دنده عوض کرد، مواظب بودیم که راننده عصبی خنده هامون رو نبینه. 😜😊
راننده که قصد داشت سرعت ماشین بیشتر بشه، دوباره با عصبانیت شدیدتر دنده کذائی – یعنی چکش – که همکارم محکم گرفته بود را جابجا کرد، اما هیچ تغییر در حرکت ماشین به وجود نیامد!!!
به ناگاه چشم راننده به چکش افتاد و خنده های ما را دید 😡😡 با عصابانیت محکم کوبید روی ترمز!!!
ماشین سرجایش میخ شد و سر ما کوفته شد به شیشه جلو. 👳♂👳
در همین حین چند متر اونطرف تر درست جلوی ما، روی جاده یه خمپاره منفجر شد که اگه در همون حال حرکت می کردیم، تیکه بزرگمون گوشمون بود!!!
حالا دیگه راننده عصبانی هم کمی آروم شده بود و با نگاه مهربون خودش گویی می خواست از شوخی بجای دوست ما تشکر کنه. ☺️
@parastohae_ashegh313