🔸در عملیات بدر با هم راهی منطقه هور شدیم.
به علی گفتم تو جلوتر نرو!
با تعجب گفت:چرا !؟
گفتم: تو در همه عملیات ها یا تیر خوردی یا ترکش! اصلا هر چی تیر و ترکش سرگردان است مثل آهن ربا جذب میکنی!
🔸علی خنده تلخی کرد و جلو رفت. در همان عمليات بود که ترکش بزرگی به سرش خورد.
قسمتی از جمجمه ی او آسیب دید با ناراحتی او را روی برانکارد گذاشتیم و حرکت کردیم.
فکر کردم شهید شده. اما انگار نه انگار! روی برانکارد که بود گفت: هوا سرد است یک پتو بیندازید روی من!
🔸با خنده گفتم: مگر تو شهید نشده ای!؟
علی هم گفت:
نه؛ من وقتی شهید میشوم که تیر به پهلویم بخورد! الان وقتش نیست.
#شهیدعلیخرمدل در فروردین سال ۶۵ با اصابت تیر به پهلویش، به مادرسادات اقتدا نمود.
📙برگرفته از کتاب مهرمادر
#فاطمیه #حضرت_زهرا
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313