#شهیدعباسدانشگر
#راستی_دردهایم_کو ؟ 113
دشواری کار در منطقه را که میدیدم به این فکر میکردم که اگر صفر تا صد کار دست خودمان باشد، هماهنگیها بیشتر میشود و میتوانیم بهتر عمل کنیم. یک روز که دور هم نشسته بودیم، همین را گفتم. گفتم که باید ساماندهی و آمادهسازی نیروها بر عهده خودمان باشد؛ چون وقتی این مسئولیت را قبول کنیم، نیروها را بهتر میشناسیم و در حین کار، هم تجربه کسب میکنیم و هم میتوانیم نو به نو این تجربهها را در کار استفاده کنیم.
اگر این کار را میکردیم ابتکار عمل بیشتری داشتیم و نیروهای کمتری از ما به شهادت میرسیدند. این حرفها بیتأثیر نبود. من به فاصله کوتاهی به عنوان فرمانده گروهان معرفی شدم. سنگینی این مسئولیت را روی شانههایم احساس میکردم. تلاشم برای شناخت بیشتر منطقه، مضاعف شد. میخواستم وجب به وجب منطقه را بشناسم. از هرکس که اندک اطلاعاتی داشت، استفاده میکردم و سوال میپرسیدم. فکر کنم کلافهشان کرده بودم!
سلاح جدیدی اگر مییافتم، بازش میکردم و اجزاء آن را دقیق میدیدم و کار کردن با آن را یاد میگرفتم.
ادامه دارد
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
─┅─🍃🌺🍃─┅─
@parastohae_ashegh313